هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 تحلیل ۱۰۰ روزه یک رئیس‌جمهور متوهم (۲) 👤 🔸اوضاع آمریکا در موضوع کانادا، اروپا، جزیره‌ گرینلند، خلیج مکزیک و کانال پاناما هم، تقریبا مشابه است. نه کانادا تبدیل به یکی از ایالت‌های آمریکا شده، نه کسی - جز ترامپ و اطرافیانش-به خلیج مکزیک می‌گویند خلیج آمریکا و نه کانال پاناما به دست آمریکایی‌ها افتاده است و بعید است از این پس نیز چنین اتفاقاتی رخ دهد. در این بین تنها چیزی که برای آمریکا و ترامپ باقی مانده است، سقوط ۷ تریلیون دلاری بورس این کشور و خسارت صدها میلیارد دلاری شرکت‌های آمریکایی است. 🔻۴- اما این که چرا ترامپ در این 100 روز این‌طور مفتضحانه شکست خورد، دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد از جمله این که، او فردی شفاهی و «در لحظه» است و به دلیل خودشیفتگی مفرط -که به تایید روانشناسان زیادی در دنیا رسیده است- از توصیف یک موفقیت به اندازه خود موفقیت لذت می‌برد. چنین فردی چه بسا از تایید شدن بیشتر از موفقیت لذت ببرد و راز این که «مهم‌ترین ویژگی کسانی که وارد کاخ سفید شده‌اند وفاداری به ترامپ است نه تخصص و توانایی‌شان» در همین نیاز به تایید و تشویق می‌تواند باشد. ضمن این که در «جامعه‌شناسی سیاسی» وقتی از سطوح کارآمدی بحث می‌شود، به ۴ مبحث «ایده»، « ساختار»، «کارگزار» و «رفتار» اشاره شده و کارآمدی این ۴ عنصر در کنار یکدیگر را برابر با کارآمدی آن نظام سیاسی معرفی می‌کنند. اگر ترامپ را «کارگزار» در نظر بگیریم و قوانین و نهادهای حاکم بر این کشور را «ساختار» و فرمان‌های اجرائی ترامپ در حوزه تعرفه و کشورگشایی را هم به عنوان «ایده» بپذیریم، می‌توان گفت، اشکال بزرگی که باعث شکست ترامپ در این ۱۰۰ روز شد، به کارگزار، ایده و رفتار مربوط می‌شود. چرا که قوی‌ترین ساختارها در صورتی که سه عنصر دیگر در شرایط بحران باشند، دچار اختلال می‌شوند!...البته نوع عملکرد عوامل بیرونی نیز در این عرصه مؤثر است. رویکردی که چین، روسیه، کانادا و سایر کشورهای اروپایی در مواجهه با کارگزاری مثل ترامپ و ایده‌هایش اتخاذ کردند، قطعا در شکست این ۱۰۰ روزه ترامپ مؤثر بوده‌اند. 🔻۵- ۱۰۰ روز نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، تصویری شفاف از کارگزاری متوهم و ناتوان ارائه داد؛ شخصیتی که بدون محاسبه دقیق، وعده‌ها و ایده‌های بزرگ می‌دهد و در عمل، شکست‌های بزرگ‌تری را رقم می‌زند. او نتوانست جنگ اوکراین را پایان دهد، در جنگ تعرفه‌ای هم شکست خورد و حتی متحدان سنتی‌اش از او فاصله گرفتند. این ۱۰۰ روز نشان داد که بدون ایده روشن، کارگزاران شایسته و رفتار عقلانی، حتی قدرتمندترین ساختارها آسیب‌پذیرند. در چنین شرایطی، احتمال مذاکره‌ای ثمربخش چندان قوی به‌نظر نمی‌رسد. دولتی که نتواند حتی بحران‌های داخلی خود را مدیریت کند و در مواجهه با رقبای جهانی، پیوسته وادار به عقب‌نشینی می‌شود، نه توانایی لازم و نه اراده کافی برای توافقی عادلانه و پایدار را هم نخواهد داشت.... @Kayhan_online