هدایت شده از کیهان آنلاین
ترامپ چگونه آمریکای لاتین را از دست داد؟ 🔰 شطرنج چیــنی در حیـاط‌خلوت آمریکا 🔸«ماتیاس اسپکتور»، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه سائوپائولوی برزیل در مقاله‌ای که وب‌سایت «فارن افیرز» آن را منتشر کرده است به این سؤال پاسخ می‌دهد که آمریکا چگونه منطقه آمریکای لاتین را که زمانی بر اساس «دکترین مونرو» حیاط‌خلوت این کشور بود از دست داد. وی تأکید می‌کند دیپلماسی اجبار آمریکا که در دوره ترامپ نیز شدت گرفته است این مسئله کلیدی را به فراموشی سپرده است که کشورها حق انتخاب دارند و در مقابل فشار و زور می‌توانند سراغ سایر قدرت‌ها مثل چین بروند. به گفته وی در نظم چند‌قطبی سلطه با اجبار و زور محقق نمی‌شوند و باید منافع کشورها را در روابط دوجانبه در نظر گرفت. 🔸دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از زمان شروع فعالیت سیاسی خود بر قصد خود برای احیای سلطه آمریکا در منطقه تأکید کرده است. او در تلاش است تا در برابر نفوذ دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی فزاینده چین و روسیه در کشورهایی که به طور سنتی در حوزه نفوذ آمریکا بوده‌اند، مقاومت کند؛ آن‌هم در حالی که به وعده‌های مهم خود به پایگاه حامیانش از جمله کسب امتیازات تجاری مطلوب و متوقف کردن ورود مهاجران و مواد‌مخدر (به‌ویژه فنتانیل) به آمریکا عمل می‌کند. 🔸تنها در عرض چند هفته، او هرگونه ظاهرسازی دیپلماتیک مبتنی بر معامله را کنار گذاشته و رویکردی تهاجمی را اتخاذ کرده است. بسیاری از کشورها که از سرعت و شدت اقدامات او غافلگیر شده‌اند، تسلیم فشارهایش شده‌اند. 🔸این موفقیت‌های اولیه ممکن است این تصور را ایجاد کند که ترامپ در حال تقویت اقتدار آمریکا در سراسر نیمکره غربی است. اما گرفتن امتیازات پیاپی از همسایگان ضعیف‌تر، در درازمدت راهبرد مؤثری نخواهد بود، زیرا این رویکرد، پویایی‌های متغیر منطقه‌ای را که ایالات متحده با رفتار تهاجمی خود ناخواسته به آن سرعت می‌بخشد، نادیده می‌گیرد. 🔸پکن از شراکت‌های اقتصادی و دیپلماتیک خود برای افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی، به‌ویژه در برابر منافع آمریکا، استفاده می‌کند. ایجاد توانمندی‌های نظامی و دفاعی چین در نیمکره غربی می‌تواند معادلات امنیتی منطقه را دگرگون کند. 🔸بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین در حال حاضر چین را تهدیدی برای اقتصاد، دموکراسی یا امنیت شهروندان خود نمی‌بینند. بلکه پکن را به‌عنوان منبع سرمایه‌گذاری، زیرساخت و بازار صادراتی می‌شناسند و مهم‌تر از همه، چین فاقد سابقه مداخله‌جویانه‌ای است که ایالات‌متحده در منطقه دارد. 🔸کشورهای منطقه به‌ طور منطقی نسبت به هرگونه تلاش آمریکا برای تعیین حد و مرز روابط آن‌ها با دیگر قدرت‌ها مشکوک هستند. اما برخلاف رویکرد کنونی مبتنی بر اجبار، استراتژی متقاعدسازی مستلزم تعامل واقعی و ارزیابی مشترک ریسک‌ها است. هدف این استراتژی دستور دادن به کشورهای منطقه نیست، بلکه کمک به آن‌ها برای درک این نکته است که وابستگی بیش از حد به چین، در بلندمدت می‌تواند خودمختاری استراتژیکشان را تضعیف کند. 🔸اگر سیاست‌گذاران آمریکایی به‌ طور خلاقانه‌تر فکر کنند، حتی می‌توانند زمینه‌هایی برای همکاری با چین در برخی حوزه‌ها بیابند- مانند توسعه زیرساخت‌ها یا افزایش تاب‌آوری در برابر تغییرات اقلیمی- که هم برای دو کشور و هم برای منطقه سودمند است. برای چین، چنین همکاری‌هایی می‌تواند راهی برای دسترسی به بازارها و منابع، بدون تحریک به رویارویی باشد. برای آمریکا، این همکاری نشان‌دهنده تغییر از سرکوب و واکنش‌گرایی به رهبری فعال خواهد بود. https://kayhan.ir/001IaR @kayhan_online