بعدازنماز ، امام جماعت پرسید راستی ما برای چی نماز میخونیم هرکسی جیزی گفت تا شخصی گفت برای رسیدن به بهشت.. امام جماعت کمی مکث کردو از همون شخص پرسید اگر بهت بهشت ندهند بازم نماز میخونی؟؟ جماعت ساکت شدندتا جوانی گفت حاج آقا نماز رو ارزون نفروشید!!! این بارهمه نگاهها به سمت اون جوان بود... امام جماعت گفت منظورت چیه؟؟؟ جوان گفت مزد نماز بالاتر از بهشت است....بهشت در مقابل نماز ارزشی ندارد.... امام جماعت گفت چطور؟؟؟ جوان گفت فردی که بیواسطه با خدا حرف میزندنیازی به بهشت ندارد..چون خدا را داردو خدا برای همه بندگان خوب خدا کافیست الیس الله بکاف عبده و روضه آغاز شد خانمی از پس پرده بلند گفت حاج آقا....مزد نماز قبل از نماز پرداخت شده است....گوشها تیز شد...حاج آقا پرسید چگونه؟؟ خانم گفت قبل از اقامه نماز و تکبیرالاحرام سه مرتبه در دل میگوئیم صلی الله علیه یا اباعبدالله..الحسین..یعنی منم وصلم به خیمه گاه اباعبدالله الحسین علیه السلام که در روز عاشورا در اوج بی پناهی و غربت در حالیکه گرداگرد ایشان را دشمن احاطه کرده بود به نماز ایستادند....چه پاداشی از این بالاتر....که مزد نماز بودن در کنار اباعبدالله الحسین علیه السلام باشی..‌ گریه های نمازگزاران شدت گرفت پیرمردی که به دیوار تکیه کرده بود گفت حاج آقا حالا که اینجوری شد بزار بگم مزد نماز چیه...گفت....وقتی بنده ای با پشت سر گذاشتن تمام مشغله های روزمره خود لباس نماز به تن میکنه و سجاد پهن میکنه تا نماز بخونه....نمیدونید....چه هنگامه ای در عرش بپا میشه!!! همه عرشیان به اون غبطه میخورند...میدونید چرا؟؟؟ چون خدا....شخصا میره به استقبالش....و وقتی نماز گزار تکبیره الاحرام رو به زبون میاره....یعنی در آغوش خداوند آرام گرفته و داره از جانب اللهی نوازش میشه...وقتی میگه ایاک نعبد و ایاک نستعین......دل خدا رو میبره و خداوند دستور میده پاک کنید تمام گناهان این بنده منو....وقتی میگه اهدنا الصراط المستقیم....خداوند دستور میده این بنده من رو تنهاش نزارید وقتی میگی ....دیگه خدا میگه رهایش کنید خودم پاداش این بنده ام هستم....و نمازگزار در آغوش خداوند.....اینگونه نمازش رو تموم میکنه.....الحمدالله و اشهدان لااله الله وحده لا شریک له و اشهدان محمد عبده و رسوله اللهم صلی علی محمد و آل محمد....یعنی دیگه خدا هست و رسول و ائمه اطهار علیهم السلام و من و خدا...... هق هق گریه ها اوج گرفت مداح خوش صدای مسجد با دست خواست که اونهم در این دائره فیض سهمی داشته باشه که با این ابیات شروع کرد.... بدون ترک گنه انتظار بی معناست امید دیدن روی نگار بی معناست تمام زنده دلی ها ز اشک نیمه شب است بدون فیض سحر درک یار بی معناست دگر به دوری آقا نموده ایم عادت و گر نه بر دل مجنون قرار بی معناست خزان عمر رسید و بهار ما نرسید بدون تو گل نرگس  بهار بی معناست بهای زندگی ما رضایت یار است و گر نه گردش لیل و نهار بی معناست برای مستی دل می کشیم ناز تو را میان میکده داد و هوار بی معناست پیاله ام شده خالی ولی یقین دارم گلایه در حرم سفره دار بی معناست سلام بر شهدایی که بی نشان  رفتند برای عاشق زهرا مزار بی معناست بیا و خرج زیارت به ما بده آقا برات دیدن کرب و بلا بده آقا