⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۲۵ )
🕌 ادامهء واقعهء حَرّه.
👈 در پیغام روز گذشته خواندیم دو سال بعد از عاشورا، مردم مدینه که به رفتار و کردار یزید معترض بودند بدون توجه به اوامر امام سجاد که آنانرا به آرامش دعوت می کرد، تصمیم به قیام گرفتند، و یزید جنایتکار، به فجیعترین شکل، این قیام را سرکوب نمود.
در این واقعه، امام سجاد در قیام مردمی شرکت نکردند و بیت ایشان و همهء کسانیکه در آن بودند، در امان ماندند:
👈 آغاز دورهء امام سجاد با حادثهء کربلا بسیار تکان دهنده بود. تا پیش از آن قتل و شکنجه در همه جا بود ولی کشتن اولاد پیغمبر و اسارت خاندان او و کشاندن از این شهر به آن شهر و..... سابقه نداشت. اینها جهان اسلام را مبهوت کرده بود. سیاست، سیاست دیگری شده بود و میزان سختگیری، تصور نشدنی بود.
امام سجاد در قیامهای توابین و مردم مدینه (حَره) و قیام مختار شرکت نکردند، چون می دانستند بیهوده است و نتیجه ای نخواهد داشت و منجر به شهادت ایشان و رها شدن تشکل شیعی خواهد شد (قیام امام حسین هم منجر به شهادت ایشان شد اما امام سجاد سکان کشتی تشیع را بر دست گرفت، ولی با شهادت امام سجاد دیگر کسی نبود تا تشکل شیعی را هدایت کند).
علاوه بر این، هر امری زمان خود را دارد اگر زودتر یا دیرتر انجام شود و یا اگر به موقع انجام شود ولی از هم گسسته باشد و انسجام لازم را نداشته باشد، نتیجهء مطلوب حاصل نخواهد شد.
■ قیام مردم مدینه که منجر به کشتار دسته جمعی اهل مدینه شد و به یغما رفتن ناموس آن دیار.
■ قیام توابین و قیام مختار گرچه دستاوردهایی داشت، اما هرگز به مطلب مورد نظر ائمه دست پیدا نکرد.
توابین، عده ای را کشتند و خود کشته شدند. جهاد کردند و شهید شدند اما مطلوب امامان که تشکیل حکومت شیعی بود حاصل نشد.
جناب مختار قیام کرد و عاملین فاجعهء عاشورا را کشت و البته کار بسیار بزرگی انجام داد و خدمت بزرگی به اهل بیت پیامبر و شیعیان الی ابد نمود اما باز هم منجر به حصول مطلب مورد نظر حضرت سجاد ( امام زمان وقت ) نشد.
👈 هیچیک از این ۳ گروه، قیام خود را با حضرت سجاد هماهنگ نکردند.
ادامهء واقعهء حَرّه:
در آن دوره، بسیاری از بزرگان حتی از شاگردان خود امام سجاد بواسطهء مادیات، وابسته به دستگاه حکومتی بودند. و باید امام سجاد مثل امام حسین به اصلاح دین مردم که غرقاب فساد بود می پرداخت و جهت گیری معنوی را اصلاح میکرد، اما در خفا و پنهانی. لذا می بینیم بیشترین سخنان این امام مظلوم اما شجاع، از زهد است و تقوا.
پس از واقعهء عاشورا، جاسوسان اموی، بشدت امام سجاد را زیر نظر داشتند. و چنان خفقان شدیدی حاکم بود که ارتباط امام با مردم فقط در قالب دعا (صحیفهء سجادیه) و مکاتباتی با افراد مختلف، بصورتیکه دشمن اصلا پی به محتوای واقعی آن نامه ها نبرد، بود.
بیشتر مردم مدینه فرزندان مهاجر و انصار بودند، فرزندان همانها که امام علی و زهرای مرضیه را تنها گذاشتند، حالا هم، امام زمان خود را تشخیص ندادند و با عبدا... زبیر بیعت کردند و امام سجاد را تنها گذاشتند.
و قیامها بدون در نظر گرفتن جایگاه امام سجاد بعنوان امام زمان، صورت گرفت و سرکوب شد و آن نتیجه ای را که باید در آنزمان، پس از وقوع حادثهء عاشورا، مردم بدست می آوردند علنا واقع نشد و باز هم به دلیل تمرد از فرمان امام زمان، تشکیل حکومت اسلامی به انجام نرسید و به تاخیر افتاد. پس شرایط ایجاب میکرد تقیه را پیش گیرند و در خفا به تحرک بپردازند تا نفس حکومت شیعی زنده بماند و نابود نشود، اما گوش شنوایی وجود نداشت چون اصولا مردم، بصیرت خود را از دست داده بودند، جز عده ای قلیل که همسو با امام سجاد بودند و در روزهای واقعهء حره در خانهء ایشان پناه گرفتند و از گزند یزیدیان در امان ماندند.
✅ زمانی با پیروی از امام، قیام صورت گرفت و همه رستگار شدند و زمانی دیگر با پیروی از امام، سکوت کردند و رستگار شدند. در هر دو صورت از آسیب رسیدن به نفس اسلام و قرآن و ولایت جلوگیری شد.
اینست ولایتمداری.
❗اگر پس از رحلت رسول گرامی اسلام، فتنهء سقیفه صورت نمیگرفت، هیچیک از این جنایتها تا به امروز و الی قیامت رخ نمی داد.
فقط کافی بود مسلمانانی که در صدر اسلام به این توطئه تن دادند، به آیهء ۳۶ احزاب عمل میکردند. آنگاه هرگز خلافت، غصب نمیشد و اسلام، ید واحدی میشد و به سرعت وعدهء بزرگ خدا در آیهء ۲۸ سورهء فتح، تحقق پیدا میکرد:
🌹 او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آنرا بر همهء ادیان پیروز گرداند و کافیست که خدا گواه باشد.
اما آیه ۳۶ احزاب:
🌹هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارند هنگامیکه خدا و پیامبرش فرمانی صادر کردند، اختیاری در کار خود داشته باشند و هر که خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده.