سایه، توهم و فریب بصری باعث شدند که سگ در لحظهای ببر به نظر برسد، اما هرچقدر زمان بگذرد، سگ در آفتاب خواهد ایستاد تا دوباره سگ شود...
پ.ن در جهانی که ادراک ما از واقعیت همواره با واسطهی نور، سایه و تفسیر شکل میگیرد، تمایز میان آنچه که هست و آنچه که به نظر میرسد همواره مسئلهای ریشه ای بوده ...
سگی که در سایه و در زیر خطای نوری، ببر به نظر میرسد، چیزی جز مثالی تصویری از توهم نیست، همانگونه که افلاطون در غارِ خود از انسانهایی سخن گفت که سایهها را با واقعیت اشتباه میگیرند...
اما زمان، همچون نور حقیقت، چهرهی چیزها را آشکار میسازد آنچه در ابتدا چونان ببر نمود، با گذرِ آفتاب و روشنایی، به وضعیت اصیل خود بازمیگردد، سگ میشود، بینیاز از تقلید و اغراق
پس واقعیت، در نهایت، از دل فریب بیرون میزند، نه از راه هیجان لحظه، بلکه از مسیر صبوری و روشنگری...
@jahadetabeen8