.
چند نکته درباره کارنامه و مسئولیت جدید آقای لاریجانی ـ۱
1) انتصاب آقای علی لاریجانی به عنوان «دبیر شورای عالی امنیت ملی» (شُعام) از سوی رئیسجمهور، بحثهای گوناگونی را در فضای رسانهای برانگیخت.
برخی او را نماد عقلانیت و اعتدال معرفی کردند؛ عدهای نشان از تجدید نظر در سیاستهای کلان نظام خواندند(!) برخی گفتند نشانه عقبگرد و دور شدن پزشکیان از طیف تندرو اصلاحطلبان است؛ کسانی رد صلاحیت وی در انتخابات را یادآور شدند؛ و گروهی هم نقش وی در تصویب برجام را برجسته کردند.
2) به نظر میرسد نگرش صفر و صدی، و قالبی، نتواند دقت لازم را به مخاطب برای تحلیل بدهد. باید عنایت داشت که تعیین دبیر شورا در هر دورهای بنا بر سلیقه رئیسجمهور وقت و در هماهنگی با رهبر انقلاب انجام میشود و آقای لاریجانی هم از این رویه مستثنا نیست. از این منظر، احتمالا حضور او میتواند در جبران برخی نواقص و ضعفهای موجود در دولت پزشکیان مفید باشد.
لاریجانی دارای تجارب کلان مدیریتی در سپاه پاسداران، وزارت ارشاد، ریاست
صدا و سیما، دبیری شورای عالی امنیت ملی و ریاست مجلس است. او همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی، و مشاور رهبر انقلاب بوده است. طبعا مانند هر شخصیت دیگری، کارنامه آقای لاریجانی در این موقعیتها و مناصب یکسان نبوده است. مدیریت او در صدا سیما و پخش برخی برنامههای روشنگر از جمله درباره کنفرانس برلین، با خشم افراطیون مدعی اصلاحات در اواخر دهه هفتاد مواجه شد، تا آنجا که شعار دادند «سیمای لاریجانی، تعطیل باید گردد»!
3) از نظر تاریخی، یکی از نقاط عطف کارنامه آقای لاریجانی، دبیری شعام در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد است. لاریجانی در انتخابات سال ۱۳۸۴ نامزد «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» بود، اما این احمدینژاد بود که توانست اعتماد بخش مهمی از نیروهای انقلابی و توده مردم را کسب کند. اتفاق مثبت در این مقطع، انتصاب لاریجانی به دبیری شعام بود. همدلی مردم و حاکمیت و نیروهای انقلاب در این دوره موجب موفقیتهای مهم بینالمللی شد.
لاریجانی دو سال بعد به خاطر برخی اختلافات از جایگاه دبیری شعام کنارهگیری کرد و در انتخابات مجلس هشتم به عنوان نماینده مردم قم راهی مجلس شد.
نکته جالب توجه اینکه نمایندگان انقلابی مجلس، برای حمایت بیشتر از دولت، آقای لاریجانی را جایگزین آقای حداد عادل در ریاست مجلس جایگزین کردند.
اما به مرور در اثر برخی اختلافها(و نقشآفرینی منفی برخی عناصر )، دولت و مجلس در برخی مسائل مقابل هم قرار گرفتند. اوج تنشها، جنجال استیضاح وزیر رفاه و کار در بهمن سال ۱۳۹۱ بود که با تحرکات برخی عناصر مشکوک، به ملکوک کردن حیثیت دولت و مجلس انجامید. بد اخلاقی طرفین، کام مردم را تلخ کرد و توبیخ رهبر انقلاب را به دنبال داشت.
4) موضوع بعدی، ماجرای مذاکرات هستهای است. آقای لاریجانی دو دهه قبل درباره توافق سعدآباد (دولت خاتمی/ روحانی) که موجب دو سال کلاهبرداری و طلبکاری بیشتر تروئیکای اروپایی شد، گفت: «دُرّ غلطان دادیم و آب نبات گرفتیم». لاریجانی در آن دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی و در مذاکرات هستهای با خاویر سولانا، موفق عمل کرد. هر چند که اروپا در این دوره هم به چهارچوب توافق شده برای بررسی ابهامات و بستن پرونده هستهای (مدالیته) پایبند نماند.
اما لاریجانی ده سال بعد، حامی تصویب بیست دقیقهای برجام در مجلس شد و حال آن که کمیسیون تخصصی مجلس، پس از ۴۴ روز بررسی دقیق با حضور متخصصان، بندهای متعددی از توافق تدوین شده را دارای خللها و خسارتهای بزرگ برای ایران ارزیابی کرده بود.
5) غلامحسین کرباسچی، در این مقطع (۷ آذرماه ۱۳۹۴) ضمن نام بردن از افرادی مانند علی لاریجانی، به روزنامه شرق گفته بود:
«ما بعد از انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقول به کار نگرفتیم. دولت(روحانی) از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلاً در سیاست خارجی و برجام، در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد».
این رویکرد دوگانه، ذیل رویکرد بزرگتری بود که نشریه صدا به قلم «عباس- ع» (محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان)، ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ لو داد: «مهمترین هدف اصلاحطلبان، تعمیق شکاف در حاکمیت است. مهمترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران فرآیند ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت اصولگرایان است. نهائی کردن شکاف میان جناح حاکم، به لحاظ تاریخی مهم است. اصلاحطلبان باید نقش «گُوِه»ای را بازی و این شکاف را به جدایی کامل برسانند».
💢 ادامه دارد