🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۱)
👤
#حسن_رشوند
🔸امروز تحولات منطقه قفقاز جنوبی وارد مرحلهای تازه شده است و دیگر نمیتوان این تحولات را در امتداد درگیریهای دو کشور ارمنستان و آذربایجان و تلاش برای خاموش کردن اختلافات و درگیری آنها و یا حتی بلندپروازیهای رقبای منطقهای ایران همچون ترکیه برای کسب منافع بیشتر فرض کرد.چراکه این منطقه اکنون تبدیل به آوردگاه قدرتهای جهانی و برخی تسویه حسابهای آنها (آمریکا با روسیه) و قدرتهای منطقهای برای باز تعریف یک نظم ژئوپلیتیکی و امنیتی جدید در منطقه شده است.جنگ سه ساله روسیه با اوکراین که با برنامهریزی آمریکا برای گسترش ناتو به شرق و مرزهای روسیه طراحی شده بود، پوتین را وارد فضای جدیدی کرد تا جایی که از برخی مناطق تحت نفوذ که آرزوی آمریکا برای رسیدن به این مناطق بود، غفلت شد. سوریه با سقوط دولت اسد و استقرار دولت خودخوانده «جولانی» از حوزه نفوذ روسیه خارج و روسها هم در منطقه قفقاز با بستری که پس از جنگ قرهباغ دو سال پیش (2023 میلادی) برای آذربایجان فراهم شد، دچار تنگنای شدید ژئوپلیتیکی شدند و شرایط برای یکه تازی آمریکا با وادادگی دولت پاشینیان در ارمنستان و بازی هدفمند ترکیه و جمهوری آذربایجان فراهم شد.
🔸ایجاد گذرگاه یا کریدور«زنگزور»، «دالان تورانی» یا «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» نام جدیدی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در نشست سه جانبه در امضای سندی در «واشنگتن دی سی» با حضور«الهام علیف» رئیسجمهور آذربایجان و «نیکول پاشینیان» برآن نهاد، بحثی جدید نبوده و از گذشتههای دور وجود داشته است. به این معنا که حتی از زمان خلافت عثمانی این بحثها مطرح بوده و به دلیل علاقه به منطقه قفقاز جنوبی، دولت عثمانی مرتب با روسها و انگلیسیها در این منطقه در جنگ و نبرد بوده است.ترکیه بعد از عثمانی هم در زمان «آتاتورک» اقداماتی را در این زمینه انجام داده بود که ناکام ماند، ولی بعد از فروپاشی شوروی دوباره این بحث جدی شد.نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که داشتن فهم و درک ژئوپلیتیکی توسط حاکمان هر کشوری میتواند نسخه نجاتبخش صیانت از داشتهها و منافع سرزمینی باشد. امروز این سؤال اساسی مطرح است در شرایطی که میدانیم ایجاد این کریدور برای ترکیه در طول حداقل 200 سال اخیر از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است و میتواند ترکیه را به قطب ترانزیتی و انرژی منطقه تبدیل و طبیعتا برای آنها برتری سیاسی ایجاد کند، چرا این کریدور برای برخی به عنوان یک مسئله جزئی یا کماهمیت جلوه داده میشود. تصور کنید دولت عثمانی برای رسیدن به چنین کریدوری همواره با انگلیسیها و روسها در جنوب قفقاز در حال درگیری و تنش بوده و حکومت رضاخانی بهدلیل نداشتن درک ژئوپلیتیکی تصمیم میگیرد بخشی از خاک کشور را در منطقه «قره سو» به حکومت آتاتورک فقط به جهت اینکه مجذوب برخی ظواهر حکومت او شده و تغییرات اجتماعی ترکیه و کشف حجاب در آن را منشا تحول در ایران میدانست، واگذار کند و مسیر پیوند زمینی مستقیم ترکیه با جمهوری خودمختار نخجوان را فراهم سازد. پیوندی که بعدها به یکی از محورهای فشار ژئوپلیتیک بر ایران تبدیل شد. آیا با توجه به موضوعی با این اهمیت را باید تنها اجاره بخشی از خاک یک کشور به طول 43 کیلومتر به کشور دیگر دانست یا آنکه این منطقه گذرگاهی است که میتواند سرنوشت یک منطقه را با ورود آمریکا و ناتو و بلندپروازیهای ترکیه و جمهوری آذربایجان دچار تغییر کرده و منطقه را با ناامنیهای گسترده و چه بسا آغاز جنگ جدیدی در منطقه، به حساب آورد.
🔸ایجاد کریدور زنگزور یا هر نامی که امروز بر آن مینهند طبیعتا به مثابه از دست رفتن حاکمیت ارمنستان بر بخش مهمی از خاک خود خواهد بود و شاید امروز نخستوزیر ارمنستان از درک اهمیت امضایی که پای سندی که در آمریکا با حضور ترامپ انجام داده است، عاجز باشد ولی بعدها متوجه خواهد شد که کشورش را به زمین بازی ترکیه، باکو و آمریکا (ناتو) تبدیل کرده است و چه بسا زمینه تجزیه و فروپاشی کشورش را با این امضاء فراهم کرده است.
🔸درک این قضیه سخت نیست که با تقویت نقش ناتو در قفقاز جنوبی و حضور دائمی آنها در این منطقه دسترسی به اروپا از طریق دریای سیاه توسط کشورهای ترکیه و ناتو بلوکه میشود و رنگینکمانی ضدایرانی از نیروهای ناتو، وهابیها، تکفیریها، تجزیهطلبان قومگرا، پانترکها و صهیونیستها شکل میگیرد و ایران را در تنگنای امنیتی قرار میدهد. با درک همین اهمیت است که رهبر حکیم انقلاب در دیدار با نخستوزیر ارمنستان در مرداد 1403 درباره راهاندازی چنین کریدوری هشدار دادند و فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را به ضرر ارمنستان میداند و همچنان بر این موضع خود ایستادگی دارد.»
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online