🔰 آموزههای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه (۲)
👤
#دکتر_داود_منظور
🔸بنابراین، اصلاح سیاستهای ارزی، تنوع بخشی به مبادی واردات و مقاصد صادرات و حمایت از تولید داخلی باید همزمان دنبال شود.
🔸ناترازی بودجه دولت نیز از دیگر چالشهای اساسی است. در سال ۱۴۰3 بیش از 35 درصد منابع بودجه از محل استقراضی تأمین شده است که این روند عامل اصلی تورم ساختاری است. بدون اصلاح نظام مالیاتی، کاهش هزینههای غیرضرور و حرکت به سمت بودجهریزی مبتنی بر عملکرد، هیچ اصلاح دیگری در اقتصاد پایدار نخواهد بود.
🔸به طور خلاصه، آموزه اقتصادی جنگ ۱۲ روزه این است که تابآوری ملی بیش از آنکه به حمایتهای خارجی وابسته باشد، به اصلاح ساختارهای اقتصادی داخلی بستگی دارد. مشارکت مردم در مدیریت مصرف و تحمل سختیها، تنها زمانی تداوم خواهد یافت که مردم آثار ملموس اصلاحات اقتصادی را در زندگی روزمره خود مشاهده کنند.
آموزههای اجتماعی
🔸یکی از برجستهترین پیامهای جنگ ۱۲ روزه، نمایش وحدت و همدلی اجتماعی بود. در این ایام، شکافهای سیاسی و اجتماعی تا حد زیادی کمرنگ شد و مردم حول هویت ملی و دینی مشترک گرد آمدند. شعارهایی چون «ایران وطن ماست» و «ایران حسینی» در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت و نشان داد که هویت ملی و هویت سیاسی در ذهن مردم یکی شده است.
🔸تهدید وجودی ناشی از حمله صهیونیستی، با فعالسازی حافظه تاریخی مقاومت از چالدران تا دفاع مقدس، گسلهای اجتماعی را موقتا مسدود کرد. دادههای میدانی نشان میدهد ۷۸ درصد شهروندان تهرانی در نظرسنجیهای خرداد ۱۴۰۴، «حفظ تمامیت ارضی» را فراتر از اختلافات سیاسی اولویت خود اعلام کردند. این پدیده نشان میدهد که تهدید خارجی، سرمایه اجتماعی را از حالت نهفته به فعال تبدیل میکند.در همین ارتباط اقلیتهای دینی از جمله کلیمیان تهران و ارامنه اصفهان با بیانیهها و تجمعات خود، هویت ایرانی را بر هویت مذهبی مرجّح دانستند. به علاوه، جریان طیف اصلاحطلب با انتشار سرمقالهای در روزنامه شهروند تحت عنوان «خط سرخ وطن» و طیف اصولگرا در خبرگزاری فارس با طرح «جنگ، ممیزههای ساختگی را محو کرد» گفتمان واحدی ایجاد کردند. بر اساس پژوهشهای مؤسسه روانشناسی اجتماعی تهران، دو عامل کلیدی میتواند این همبستگی را توضیح دهد: یکی فشار هنجاری ناشی از ترس از طرد اجتماعی در صورت عدم پیوستن به جبهه وحدت، و دیگری «همانندسازی فرافکنانه» ناشی از تقویت حس «سرنوشت مشترک» تحت تأثیر تجربه جمعی رنج غیرنظامیان به ویژه شهادت کودکان. همگی این عوامل شکست استراتژی تفرقه افکنی دشمن را به دنبال داشت. اسناد به دست آمده از عوامل موساد در کرمانشاه (تیر ۱۴۰۴) نشان میدهد برنامهریزی برای تحریک اعتراضات با شعارهای ضدحکومتی در ایستگاههای مترو و حمله به پاسداران با سلاحهای سرد توسط گروههای نفوذی با مقاومت شهروندان مواجه شد.
🔸از دیگر نمودهای اجتماعی این جنگ، مشارکت فعال مردم در امنیت داخلی بود. گزارشهای رسمی نشان میدهد که دهها شبکه خرابکاری و جاسوسی در این مدت با کمک گزارشهای مردمی شناسایی شدند (وزارت اطلاعات، ۱۴۰۳). این سطح از مشارکت اجتماعی نشان داد که امنیت، زمانی پایدار است که مردم آن را وظیفه خود بدانند.
🔸همچنین باید به تغییر نگرش عمومی نسبت به قدرت نظامی و بازدارندگی اشاره کرد. برخلاف گذشته که بخشی از افکار عمومی از هزینههای نظامی انتقاد میکردند، در جریان جنگ ۱۲ روزه، مطالبه تقویت توان نظامی به یک خواست عمومی تبدیل شد. حتی در برخی نظرسنجیهای غیررسمی، بیش از ۶۰ درصد مردم خواستار تسریع در توسعه بازدارندگی هستهای شدند. این تغییر نگرش، فرصتی تاریخی برای طراحی سیاستهای دفاعی مبتنی بر خواست عمومی است.
🔸در این میان، نقش مقام معظم رهبری در هدایت افکار عمومی و تقویت روحیه ملی برجسته بود. ایشان علاوهبر اینکه راهبری کلان نظامی- امنیتی مستقیم جنگ را در بالاترین وجه محقق ساختند، از منظر اجتماعی- فرهنگی نیز با سخنرانیهای بهنگام و تأکید بر «وحدت کلمه» و «مقاومت فعال»، توانستند انرژی اجتماعی را در مسیر همبستگی ملی هدایت کنند. رهبری نهتنها از نیروهای مسلح بهعنوان «ستون فقرات امنیت ملی» حمایت کردند، بلکه با خطاب قراردادن همه اقشار جامعه – از جوانان و دانشجویان گرفته تا اقلیتهای دینی - فضائی ایجاد نمودند که هر فرد احساس کند بخشی از جبهه ملی- مقاومتی است.
🔸از منظر روانشناختی، این مواضع، مشروعیت و همبستگی نظام را به بهترین شکل تقویت کرد و به کنشگران اجتماعی این پیام را داد که پایداری کشور تنها در گرو همبستگی و تبعیت از راهبرد کلان مقاومت است. به همین دلیل، بسیاری از رسانههای داخلی و حتی منتقد، موضعگیریهای رهبری را بهعنوان «کانون وحدت» بازنشر کردند.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online