🌹🌹 مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ.
کسانیکه بعد از ایمانشان، به خدا کافر شوند (مجازات مى شوند). بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالیکه قلبشان با ایمان، آرام است. آنها که سینهء خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست. و عذاب عظیمى در انتظارشان است. ۱۰۶ نحل.
تفسیر: این آیه در مورد گروهى از مسلمانان نازل گردید که در چنگال مشرکان گرفتار شدند و آنها را مجبور به بازگشت از اسلام و اظهار کلمات کفر و شرک کردند.
آنها عمار و پدرش یاسر و مادرش سمیه و صهیب و بلال و خباب بودند. پدر و مادر عمار در این ماجرا سخت مقاومت کردند و به شهادت رسیدند، ولى عمار که جوان بود آنچه را مشرکان مى خواستند به زبان آورد.
این خبر در میان مسلمانان پیچید. بعضى عمار را محکوم کرده گفتند: عمار از اسلام بیرون رفته و کافر شده، پیامبر فرمودند: چنین نیست، من عمار را به خوبى مى شناسم، ایمان با گوشت و خون او آمیخته است، او هرگز دست از ایمان برنخواهد داشت و به مشرکان نخواهد پیوست.
چیزى نگذشت که عمار گریه کنان به خدمت رسول خدا آمد.
پیامبر فرمودند: مگر چه شده است؟
عرض کرد: اى پیامبر! بسیار بد شده، دست از سرم بر نداشتند تا نسبت به شما جسارت کردم و بتهاى آنها را به نیکى یاد نمودم!
پیامبر با دست مبارکشان اشک از چشمان عمار پاک مى فرمودند و مى گفتند: اگر باز تو را تحت فشار قرار دادند، آنچه مى خواهند بگو و جان خود را از خطر رهائى بخش.
در این هنگام، این آیه نازل گردید و مسائل را در این رابطه روشن ساخت. مجمع البیان، ج۶، ص۳۸۷.
🔹در حقیقت خداوند تفاوت مرتدین از اسلام که قلبشان آمادهء کفر است را با آنها که قلبشان مملو از ایمان است بیان فرموده، که غضب خدا و عذاب عظیم در انتظار گروه اول است.
👈 آیهء بعد، دلیل مرتد شدن آنها را چنین بازگو میفرماید: (دقت کنیم).
🌹 ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ.
این بخاطر آنست که زندگى پست دنیا را بر آخرت ترجیح دادند. و خداوند افراد بى ایمان (و لجوج) را هدایت نمى کند. ۱۰۷ نحل.
👈 و در آیهء بعد، دلیل عدم هدایت آنها را چنین شرح مى فرماید:
🌹 أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ.
آنها کسانى هستند که (بر اثر فزونى گناه)، خدا بر دلها و گوش وچشمانشان مهر نهاده. (به همین دلیل نمى فهمند) و غافلان (واقعى) همانها هستند. ۱۰۸ نحل.
اعمال خلاف و انواع گناهان، آثار سوئى روى حس تشخیص، درک و دید انسان مى گذارد و سلامت فکر را تدریجاً از او مى گیرد، هر قدر در این راه فراتر رود پرده هاى غفلت و بى خبرى بر دل و چشم و گوش او محکمتر مى شود، سرانجام کارش به جائى مى رسد که چشم دارد و گوئى نمى بیند، گوش دارد و گوئى نمى شنود، و دریچهء روح او به روى همهء حقایق بسته مى شود، و حس تشخیص و قدرت تمیز که برترین نعمت الهى است از آنها گرفته مى شود. و در نهایت به نفوذناپذیری مطلق میرسند. این همان مُهری است بر کافران لجوج زده میشود.
👈 سپس در آیهء بعد، وضعیت شوم آنها را در آخرت با یک جملهء کوتاه اما پرمغز و پرمعنی و البته تکان دهنده بیان می فرماید:
🌹 لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ.
بى تردید آنها در آخرت زیانکارند. ۱۰۹ نحل.