آقای رئیسجمهور(۷)
"سایه نگرانی"
انتخاب یک حق است، اما گاهی وظیفه میشود. یعنی مجبوری که انتخاب کنی. حالا همه سلیقهها هست، یک بار هم ریاست جمهوری، حقیقتا انتخاب رئیسِ همه جمهور باشد.
اگر اکثریت مردم فلان دولت را میخواهند، نیازی نیست به آب و آتش بزنی، فقط بگذار آزادانه انتخاب کنند.
انتخاب حقیقی که از کف میدان برآید، ترجیح دارد بر اجماع خودساخته و پرداختهای که هیچ مبنای اصلحیت در آن نیست.
شنیده بودم روزی انسان از اطرافیان خود انگشت حسرت میگزد که ای کاش "یا لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا"
نادانی نادان، زجری است برای دانایی دانایان.
حلقهی دورتادورم را چنان تنگ میکنند که واقعیت را نبینم، اقبال را با القاء هیجان و ایجاد برانگیختگی به یک "شو" تبلیغاتی بدل میکنند، تا معیارهای اصلح کمرنگ شود و سیل و موج ایجاد شده توهم غلبهی گفتمانم را به من بدهد. کاش سرم را بالا میگرفتم تا خورشید را ببینم.
یا کاش همیشه در همان سایه میماندم و هزاران کاش و اگر دیگر...
البته خوب است بیایی و کمی آفتاب بگیری تا بدانی چقدر فرق است بین ادعا و میدان.
چقدر تفاوت است بین تجربه و رویا، بین آرزو و خاطره..
آه ای مرد! اگر هنوز کمی نگرانی برای دستاوردهای انقلاب در وجودت هست، دست از تلاش برای کسب تجربه در میدانی به وسعت ریاست جمهوری بردار و در سایه دولت انقلابی کار کن.
این روزها که تحلیلها را در مورد دولت سایه میبینم، خوشحالم که درکم از این دولت سایه، چقدر درست و ارتکازی بوده و بزرگان هم بر آن صحه گذاشتند.
آفای رئیسجمهور لطفا کمی صبورانهتر و متعهدانهتر حرکت کن. بگذار میدان دیدهها به میدان بیایند و تجربهها را به مردم تزریق نمایند، با شتاب حرکت کنند تا چرخ اقتصاد تندتر حرکت کند. وسوسههای خناسان اطرافت را دور بریز. به خدا قسم اینجا جای آزمون و خطا نیست.
علمای مَدرسی و کتاب و حجره از تو حمایت کردهاند و علمای کف میدان و در صحنه از رقیب آفتابی شما.
گفتید اگر حضور حاضران نبود بر من حجتی برای آمدن نبود، حال اگر یقین کنید که فرد بهتری نسبت به شما هست تا سکان اعتماد مردم را به دست بگیرد و باز سایه شما بر دولتش پهن باشد، آیا برای شما حجتی نیست؟؟
بله شاید بتوانی، حتی خیلی بهتر از رقیب!!
اما به نظر شما الان جای این ریسک به این بزرگی هست؟ حامیانت مدام پیام اجماع مردمی میدهند، حال آنکه میدانتد فرد اصلحی وجود دارد. کاش خودت به آنها بفهمانی یک درصد اگر این بار سنگین بود و نتوانستی، پایههای اعتماد مردمی را خواهی شکست، چراکه با پیام گفتمان انقلابی و تمدنی قدم در صحنه گذاشتهای ..
انتخاب شما، توکل بدون بستن زانوی شتر است و چه خسارت عظیمی اگر نتوانی و خوب عمل نکنی، بالاخره آشپزی کردن برای ۸۰ میلیون نفر توسط کسی که فقط دستور غذا بلد است و نهایت در حد یک معاونت وزارت تجربه دارد، به همان اندازه ترسناک است که شنای تئوری یاد گرفته باشد و وارد عمق ۲۰ متری آب یا اقیانوس شود.
مرد! میشود به نگرانی ما پایان دهی و لحظهای گوشت را از دهان خناسان دور کنی؟ کسی که به گفتهی خودش (در مورد احمدینژاد) استاد قهوهای کردن است، با طناب این جهال یا حداقل بیبصیرت البته با طیفهای متفاوت در چاه توهماتشان نیافتید. حداقل یک وزارت، یا یک استانداری را تجربه کنید، یا نه حتی اندازهی یک بنیاد شهید را بیازما تا ما بتوانیم محکتان بزنیم.
یک نمونه از میزهایی که ساختهاید، یک نمونه لباس، یک بشقاب از غذاهایتان را بیاور؟
از حامیانتان که نمیشود سوال کرد، گفته بودم از شما قدیس میسازند و نقدتان را تکفیر میدانند، دولت سایه هم که همان سایه ترس بود. ترس برای دولتها، ترس برای نهادها، نه ترس سازنده البته.. کم کم علاوه بر دولت در سایه، احساس کردیم، قوهی مقننهی در سایه، رئیس قوه قضائیهی در سایه و حتی جاهایی رهبر در سایه هم داریم، بخصوص آنجا که گفتید: " به رهبر انقلاب توصیه کردم ..."
با چه میتوان ذوالفقار علی علیهالسلام را از کار انداخت؟ با جهالت مردم. البته به دانایی و فهم مردم اعتراضی نیست، وقتی از مقدماتی چون حمایت بعضی چهرهها برآید، چهرههایی که خیلی کمالگرا و دور از واقعیات کف جامعه هستند و ایمان و اقتصاد همهی مردم را مثل هم میدانند، هنوز هم از روی کتابها نسخه میپیچند و شرایط تنوع مخاطب را در نظر نمیگیرند.
بگذریم مرد! امیدوارم امشب و فردا و فرداها سر راحت بر زمین بگذارید و وجدانتان کاملا آسوده باشد.
سایهبازیها هم در پرتو آفتاب روزی تمام خواهد شد، فقط امیدوارم آن روز نیاید که بخواهم برایتان این متن را بنویسم که یادتان هست صمیمانه با شما سخن گفتم و هشدار دادم؟ یادتان هست چقدر تلاش کردم تا میدان را به اهل میدان واگذارید و به سایه برگردید؟ هنوز هم دیر نشده!!
#شمارش_معکوس
#انتخابات۱۴۰۳
#غزه_لبنان
#سرداردکترقالیباف
#دولت_خدمت_و_پیشرفت
1403\04\07
@Dr_zdp53_Theology
✍
@Dr_zdp53