آقای رئیس‌جمهور(۳) دولت‌ها نماینده تمام مردم هستند. موضوع مهمی که شاید در انتخاب‌ها کمتر به آن توجه می‌شود. معمولا در جامعه‌ای که احزاب نقش پررنگی ندارند، گزینش کاندیداها رویه‌ی درستی ندارد، زیرا بعد از انتخاب شخص مورد نظر به کسی یا حزبی پاسخگو نیست، بله شاید در تریبون‌ها و مجازی دائما او را نقد کنند و بد بگویند، اما حرف هم معمولا در حد همان حرف باقی می‌ماند. در عوض نماینده حزب شخصی است که بعدا باید متعهد به حزب خود، مورد مشورت و پرسش و پاسخ باشد. بگذریم! کاندیداهای مورد اتفاق از نظر اعتقادی یا سیاسی، یا مورد نظر خودم را در این دوره نگاه می‌کنم، هنوز چهره‌ی خاصی ندارد، یک تن و بدن است با ۵ چهره. هر از چند مدتی چهره‌ای ظاهر و باز محو می‌شود و به شکل دیگری درمی‌آید. به دیگر سو نگاه می‌کنم، به جبهه‌ی هواداران و طرفداران هر یک از این پنج نفر که جبهه‌ی انقلاب و جبهه‌ی مقابل که معتدل، اصلاح‌طلب، بهاری و سایر اسامی را بر خود حمل می‌کند. افسوس می‌خورم .. افسوس که در جبهه مقابل که تشتت و رنگارنگی کاندیداهاست، در جبهه‌ی طرفداران قاعده و قانون و بیانیه و نظام حاکم است، حتی تعهداتی برای انتظار تا روز اعلام تایید صلاحیت‌ها، همه چیز مرتب، برنامه‌ریزی شده و منسجم است. اما نگاهی به این سو می‌اندازم، با این که نمایندگان منتخب خیلی شبیه یکدیگر، همسو و هم‌هدف هستند، متاسفانه در جبهه‌ی هواداران بی انضباطی، بی‌اخلاقی، عدم توجه به هتک حرمت و شخصیت کاندیداها و الی ماشاالله متن‌های عریض و طویل و کوتاه و رنگارنگ در تایید و تکذیب.. گاهی از جابه‌جا شدن مرزهای ادب، منطق و استدلال متحیر می‌مانی و گاهی از دفاع‌های ضعیف، سست، تخیلی و بی سند با توجه به فاکتورها یا ویژگی‌های غیرقابل اندازه‌گیری، متعجب می‌شوی. گاهی صوتی در رد یا قبول کاندیدایی منتشر می‌شود و سپس تکذیبیه‌ای در رد این صوت، که البته خود این ردیه‌ها، بعضا یقینت را نسبت به محتوای صوت اول بیش از پیش می‌گرداند. گاهی شخصی از انتشار صوت اولیه‌ای عذرخواهی می‌کند در حالی که در همان عذرخواهی، کسی که آن صوت را ضبط کرده، نامحرم و بدذات می‌خواند، و جالب است که اصل سخن را نفی نمی‌کند، بلکه از انتشار آن ناراحت است؛ که البته شما نمی‌دانی در چه موقعیت منفعت‌آور یا ضررده دیگری شاید همین صوت هم تکذیب شود، نمی‌دانم این حدیث بود یا سخن حکیمانه که "مومن عذرخواهی نمی‌کند و ... " بگذریم.. آقای رئیس‌جمهور! شاید الان نگاه کنی و به این رویه‌های غیراخلاقی نگاه حسرت‌آمیزی بیاندازی، چراکه تو قطعا معتقد و پای‌بند به اصول اخلاقی هستی، این که چرا به هر قیمتی تایید یا در حقیقت تخریبت می‌کنند؟ آه و حسرت!! در تحیرم چرا حامیان کاندیدا به جای کار راحت‌تر و انتشار کارنامه و سابقه‌ کاندیداها که با چند ادواری که در انتخابات شرکت نموده‌اند، تقریبا شناخته شده هستند، باید متشبث به افراد دیگر بشوند که خود آن افراد در معرض رد یا قبول عده‌ی دیگری هستند و چه بسا همان افراد در دورکردن عده‌ای از دوستدارانت دخیل باشند. امروز خیلی حسرت خوردم، یا به قول قدیمی‌ها قفل زبانم شکست، لذا به قلم پناه آوردم تا درد جانکاه وجودی‌ام را روی کاغذ سرازیر و اشک‌هایم را تحمل نماید. جو انتخابات در حالی که هنوز تایید کاندیداها نیامده، مناظره‌ای صورت نگرفته، برنامه‌ای ارائه نشده، به قدری تلخ و تاریک و تحریک‌پذیر شده است، که با کوچکترین پیامی از طرف طرفداران هر کاندیدایی که زودهنگام شروع به تبلیغ نموده، عده‌ای با چوب و چماق تخریب، انکار، بمباران تکذیبیه و بیانیه به جان شخصیت کاندیدا، حامیان و پیامشان می‌افتند. و در این بین کسی که دنبال روزنی یا جواب سوال و ابهامی برای انتخاب درست می‌گردد نیز متهم به تخریب می‌شود و با همان چوب رانده می‌شود. حتی کار به جایی می‌رسد که ممکن است منجر به لجبازی و تعصب شود به طوری‌که اگر قرار شد کاندیدا به نفع رقیب کنار برود، دیگر جانی و نایی برای عدول از خودخواهی خود نمی‌ماند. به قول قدیمی‌ها گر صبر کنیم زقوره حلوا سازند، درحالی که حتی باید به این موضوع اندیشید که اگر رقیب ما در جبهه‌ی مقابل، نه فقط جبهه‌ی خودی، باعث دلگرمی جمع کثیری از مردم به انتخابات شود، این یک فرصت مغتنم و نه یک تهدید است. تنها وظیفه‌ی ماست که در این‌جا سنگین‌تر می‌شود که باید روشنگری بیشتری در فضایی کاملا محترمانه، نه با تخریب غیرمنصفانه حتی برای جبهه‌ی مقابل، داشته باشیم. همان‌طور که الگوی مومنان امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام از مرز عدالت و انصاف حتی نسبت به قاتل خویش عدول نکردند. ◀️