متن زندگی و حواشی زندگی زندگی متنی دارد و حاشیه هایی. موفقیت و سعادت انسان در گرو آن است که متن و حاشیه های زندگی در جای خود باشند. باختن زندگی جابجا شدن متن با حواشی است. تمام همت انسان باید مصروف کسب و حفظ متن زندگی باشد. اگر حاشیه های مطلوب هم حاصل شوند چه خوب، اما اگر متن حاصل بود و حواشی حاصل نشدند چه باک. اگر بین متن و حواشی تعارض و تزاحم پیدا شود حواشی را باید فدای متن کرد. تراژدی زندگی آنجایی است که انسان چنان سرگرم حواشی شود که متن را از کف دهد. اینجاست که می گویند: خانه از پای بست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است گام نخست در راه موفقیت، تفکیک میان متن و حاشیه و تشخیص آنهاست. گام دوم اهتمام به کسب و حفظ متن. متن و حاشیه ممکن است براساس اختلاف جهانبینی ها جابجا شوند. نگاه مادی و نگاه الهی در این زمینه متفاوت است. متن ممکن است اجزاء و ارکان مختلف داشته باشد. معنا و بی معنایی زندگی نیز در گرو رعایت جایگاه متن و حاشیه است. حفظ متن زندگی گاه مستلزم چشم پوشی از حواشی است. چند مثال ساده: کسی که برای بدست آوردن برخی تجملات زندگی،آرامش درونش را از دست می دهد، متن را به حاشیه باخته است. کسی که بخاطر مال و ثروت یا اعتبارات زوال پذیر و غیر اصیل با کسی ازدواج می کند بدون اینکه علاقه قلبی به خود او داشته باشد، او زندگی را باخته است و متأسفانه دیری نخواهد پایید که طعم تلخ انتخاب نادرستش را می چشد و آن اعتبارات حاشیه ای هرگز خلأ متن را پر نخواهند کرد. و بالأخره کسی که عقبا را فدای دنیا می کند و بدست آوردن دنیا را به بهای از دست دادن عقبا طلب می کند دچار خسران مبین و غیر قابل جبران می شود. متن زندگی را غایت قصوای حیات و به تعبیر پال تیلیش دغدغه نهایی (ultimate concern) انسان تعیین می کند. از نظر افلاطون و افلوطین غایت قصوا رسیدن به خیر اعلا (Supreme Good) و مشاهده مثل است. نزد سیسرون رومی نیز متن زندگی خیر اعلای حیات (Summum bonum) است. برای فیلسوفان مشائی سعادت حقیقی اتصال به عقل فعال و مشاهده معقولات و رسیدن به مرتبه عقل بالمستفاد است. متن زندگی تحصیل این مرتبه از اتصال است. عرفان راستین کشف متن زندگی و فداکردن حواشی مزاحم است. در نگاه عرفانی متن اصلی زندگی باید کوشش برای تقرب به خدا، لقای او، فنای در او و بقای به او باشد. هر چیز که با این اصل تزاحم پیدا کند باید فدای آن شود. دغدغه عارف تحصیل رضای معبود محبوب است و لایخافون فی الله لومه لائم. هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است برود از دل من، وز دل من آن نرود http://eitaa.com/dreshkevari