جامعه حسینی باید جامعه ای آزادی خواه، ستم ستیز و عزتمند باشد سؤال: شما در مناسبت های گوناگون درباره بعد معنوی و عرفانی امام حسین سخن گفته اید. به نظر شما آیا نهضت حسینی بعد سیاسی و اجتماعی هم دارد؟ پاسخ: بله. یکی از ابعاد مهم شخصیت امام حسین(ع) و حادثه عاشورا بعد سیاسی و اجتماعی آن است. بحث از این بُعد، خود حکایتی مفصل است که باید مستقلا به آن پرداخته شود، اما اشاره به آن در اینجا ضروری است تا گمان نشود که شخصیت سالار شهیدان و حماسه عظیمش فقط از بعد عرفانی دارای اهمیت است. تفاوت انسان کامل با دیگر انسانهای برجسته تاریخ در این است که انسان کامل یک بعدی و تک ساحتی نیست. انسان کامل فقط یک اندیشمند، یک اصلاحگر، یک قهرمان، یا یک عارف اهل باطن نیست؛ بلکه در همه ابعاد انسانی در کمال است. از این رو یک بعد برجسته حماسه عاشورا بعد سیاسی و اجتماعی آن است. اما بعد عرفانی اساس و باطن آن است. ما نباید تنها امام حسین(ع) را در بعد عرفانی خلاصه کنیم و بعد سیاسی و اجتماعی حرکت آن حضرت(ع) را کمرنگ ببینیم. بُعد عدالتخواهی و آزادگی و عزت طلبی و ظلم ستیزی امام حسین (ع) بسیار برجسته و درخشان است، اما زیربنا و باطن آن، بعد عرفانی حرکت امام حسین (ع) است. این ذوابعاد بودن ویژگی عرفان عاشورایی است که همان عرفان راستین اسلامی است. این عرفان فقط درون گرا، فردی و باطنی نیست، بلکه عرفانی است که در عین درون گرا و فردی و باطنی بودن ابعاد عظیم اجتماعی و سیاسی دارد. عرفانی است که با زندگی و جامعه، با سیاست و تمدن و اصلاح گری و عدالتخواهی و آزادگی ارتباط تنگاتنگ دارد و از آنها جدایی ناپذیر است. امام حسین(ع) برای اصلاح امت، محو ستم و بیداد و استقرار سنت نبوی و عدالت علوی قیام کرد. بنابر این، جامعه حسینی باید جامعه ای معنوی، آزادی خواه، عدالت طلب، ستم ستیز و عزتمند باشد و یاد و بزرگداشت حادثه کربلا باید این ارزشها را در جامعه تقویت کند. امام حسین(ع) برای اصلاح امت، محو ستم و بیداد و استقرار سنت نبوی و عدالت علوی قیام کرد. بنابراین، جامعه حسینی باید جامعه ای معنوی، آزادی خواه، عدالت طلب، ستم ستیز و عزتمند باشد. پیرو امام حسین نه خود اهل ستم و ظلم است، نه زیربار ستم می رود، و نه ستم بر هیچکسی را می پذیرد. به عبارت دیگر او با ستم مخالف است و با ظلم می جنگد و می کوشد مانع تحق ظلم شود، نه از خود، نه برخود و نه بر دیگران؛ نه از سوی فرد، وه از سوی جمع، نه از سوی نهاد؛ نه از افراد عادی، نه از حاکمان و کارگزاران حکومت، نه بر فرد، نه بر افراد، نه بر گروه ها، نه بر جامعه خود، نه بر جوامع دیگر و نه اساسا بر بشریت؛ نه بر خودی، نه بر بیگانه. او بدون تبعیض با هر نوع ظلمی مخالف است. او حتی ظلم بر دشمن خود را نیز نمی پسندد و با آن مقابله می کند. این یکی از شاخصه های انسان تربیت یافته در مکتب عاشورا است. آیا ما که خود را پیرو سالار شهیدان می دانیم و در عزای او سوگواری می کنیم، از این شاخصه بهره ای داریم؟ یاد و بزرگداشت حادثه کربلا و حماسه حسینی باید این ارزشها را در فرد و جامعه تقویت کند. چه خوش سرود خوشدل تهرانی: بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است حسین مظهر ازادگی و ازادی است خوشا کسی که چنینش مرام وایین است نه ظلم کن به کسی ونه به زیر ظلم برو که این مرام حسین است ومنطق دین است همین نه گریه بر ان شاه تشنه لب کافیست اگرچه گریه بر الام قلب تسکین است ببین که مقصد عالی وی چه بود ای دوست که درک ان سبب عز وجاه و تمکین است ز خاک مردم ازاده بوی خون اید نشان شیعه و اثار پیروی این است زخون سرخ شهیدان کربلا خوشدل دهان غنچه و دامان لاله رنگین است https://eitaa.com/dreshkevari