درباره تناسخ
سوال: یکی از استاد های فلسفه دین دانشگاه تهران می گفت تناسخ بخاطر شواهد تجربی زیادش درسته. (هرچند می گفت به نظرش با فلسفه اسلامی تعارض نداره). نظر شما چیست؟
پاسخ: قبل از اینکه دیدگاه خودمان را مطرح کنیم باید نسبت تناسخ با تفکر حاکم بر علم جدید را روشن کنیم. کسی که به تناسخ قائل است قطعا با تفکر علمی امروز مخالف است. چون در علم امروز می گویند شخصیت و هویت و همینطور آگاهی و حافظه مربوط به مغز است. وقتی انسانی می میرد هویت و آگاهی و حافظه اش هم نابود می شود و قابل انتقال به مغز دیگر نیست. بنا بر این بقای شخصیت و آگاهی و حافظه در بدن دیگر که مدعای تناسخ است طبق این دیدگاه ناممکن است. پس قایل به تناسخ اول باید تکلیفش را با علم جدید و مسئله مغز حل کند. کسی که با تمسک به تجربه به تناسخ قائل می شود، باید ابتدا ارتباط مغز و آگاهی را حل کند و مخالفتش را با تفکر علمی امروز اعلام کند.
اما بر اساس دیدگاه فلسفۀ اسلامی اساس شخصیت انسان نفس مجرد است و آگاهی مربوط به نفس است، گرچه تا هنگامی که نفس به بدن تعلق دارد به ابزار بدن و مغز وابسته است. چون بر اساس دیدگاه ملاصدرا نفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا است، پس از مرگ و جدایی نفس و بدن، شخصیت و آگاهی باقی است.
برمبنای این دیدگاه نیز تناسخ محال است، و نفسی که از بدن جداشود به بدن دیگر تعلق نمی گیرد. لازمه انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر این است که در بدن دوم نفس روحانیة الحدوث باشد؛ یعنی نفس بالغ و حاضر و آماده و از پیش موجود به بدن تعلق گیرد، درحالیکه طبق نظر ملاصدرا براساس حرکت جوهری نفس در بستر بدن هچون بذری شکل می گیرد و رشد می کند. پس تناسخ با حکمت متعالیه ناسازگار است.
ابن سینا هم با ادله و براهینی تناسخ را رد می کند. پس اینکه گفتند تناسخ با فلسفه اسلامی سازگار است هم سخن قابل دفاعی نیست.
برخی از فیلسوفان مسلمان گاهی از تناسخ ملکوتی سخن می گویند که ربطی به تناسخ به معنای مورد بحث در آیین هندو ندارد.
همچنین تناسخ با آموزه های اسلامی نیز که مسیر انسان پس از مرگ را برزخ و قیامت می دانند نه دنیا نیز ناسازگار است.
#تناسخ
http://eitaa.com/dreshkevari