هدایت شده از از بهشتی برای امروز
فقاهت فقیه یا ؟ چرا فقاهت فقیه کافی نیست؟ مسئولیت شناسایی قانون اسلام با کیست؟ ما ملت برای اینکه خاطرمان جمع باشد که قانونهایی که اجرا می شود، اسلام است از کجا خاطر جمع بشویم؟ ما از کجا مطمئن بشویم که نظاممان در اقتصاد، در اداره جامعه، در سیاست دفاعی، در سیاست فرهنگی و آموزشی، در روش قضایی، در حقوق مدنی، در حقوق جزا، در همه این مراحل، نظاممان نظام اسلامی [است] و از اسلام منحرف نیست؟ از کجا بفهمیم؟ چه چیزی می تواند به ما این اطمینان را بدهد؟ خـوب جوابش را مسلمانها بلدند. همه شما بلدید جواب این را. برادرم! خواهرم! تو وقتی به نماز می ایستی و دلت می‌خواهد قرص باشد که این نمازی که می خوانی مطابق اسلام باشد و نماز درستی باشد چه کار می کنی؟ به فقیه، به رساله فقیه [مراجعه می کنی]، می گویی فقها هستند که از دیـد مـن صـاحب نظران و کارشناسان قابل اعتماد در شناخت قوانین و احکام اسلامند. غیر از این است؟ این حرف هم که تازگی ندارد. بعضی ها خیال می کنند، این حرف از توی دل انقلاب درآمده، نه بابا! ... مردم ما برای شناخت احکام اسلام در زمینه نماز و روزه و عبادات و کارهایشان چه کسی را می شناختند؟ فقیه را. خیلی روشن است، این خیلی سابقه دارد. خوب فقط فرقش این است که آن روزها فقط در زمینه مسائل نماز و روزه و زیارت و پاکی و نجسی سراغ فقیه می رفتند. انقلاب، آن چیزی که اضافه کرده این است: می گوید آقا در قوانین مالیاتی، در قوانین کشاورزی، در قوانین تجارت، در قوانین مربوط به صنعت، در قوانین کار، در قوانین بیمه، در قوانین مدنی، در قوانین جزایی و در همه اینها باید سراغ فقیه بروید. به نظر شما ایـن جـایی اش مبهم است؟ جای شک و تردید دارد؟ ... بچه های مـن! فرزندان عزیز نورسته این انقلاب! شما باید با همین منطق همه کس فهم آسان، تـوی مدرسه ها این مطلب را با بچه های دیگر بگوئید. رویش بحث کنید. به آنها بگوئید. آقا مسئله روشن است. ما از قدیم وقتی می خواستیم مسائل دین مان را بفهمیم سراغ فقیه می رفتیم. آن روزها مسائل دین ما این بود که ما از دین، نمازی و روزه ای و حجی و زیارتی و عاشورایی و تاسوعایی و خمسی و زکاتی و اینها را می فهمیدیم. حالا فهمیدیم این یک بخش از دین ماست. دین ما خیلی از این وسیع تر است. ما باید همه نظامهای اجتماعی، همه قوانینمان را، همه آئین نامه هایمان را از اسلام بفهمیم. پس برای همه اینها می رویم سراغ فقیه. خوب مطلبی که تا اینجا گفتم ولایت فقیه بود؟ ... نخیر، اینها که من تا اینجا گفتم فقاهت بود. این یک تکه اش بود. این تکه اولش بود. تا اینجا آنچه برای شما گفتم ولایت فقیه نبود. اونی که تا اینجا گفتم فقیه بود. ... خوب پس ولایت فقیه کدام است دیگر؟ ... تجربه تاریخ نشان داده است که اگر فقیه فقاهتش را اعمال کند، یعنی همه این مسائل را تحقیق کند، رنج ببرد، زحمت بکشد، صاحبنظرانه، روشن بینانه و متعهدانه و فقیهانه فتوی بدهد روی همه اینها، اما کنار بنشیند و بگوید: آقایان بفرمائید شما بگیرید این رساله ها را اجرا کنید، تجربه نشان داده است که یا اجرا نمی کنند یا در اجرایش موش کشی می کنند و آنها را از مجرای اصیل اسلامی منحرف می کنند. من برای ادای مسئولیتم در برابر تاریخ به عنوان کسی که در طول این دو سال [از سال 1357 تا 1359] تجربه عینی کرده است این جریان را، در پیشگاه خدا در این خانه خدا و در برابر و با حضور شما خلق خدا شهادت می دهم که اگر مراقبت پیگیر فقیه اسلام شناس با تقوای شجاع آگاه به مسائل روز در جریان عمل و اجرا، ولو به حداقل ممكن تأمین نشود، ضمانتی عملی برای اسلامی ماندن نظام حاکم اجتماعی وجود ندارد. منبع: جاودانه تاریخ؛ گفتارها(1)؛ (1390) ج 3: صص 43-46 @shahiddoctorbeheshti