نسبتسنجی درونمایه بیعت در اندیشه سیاسی شیعه با ماهیت و کارویژه «رأی» در حقوق اساسی مدرن
در نظام سیاسی شیعی اگرچه بیعت نوعی مشارکت سیاسی و شبیه رأیگیری در دوران کنونی است، اما در ماهیت تفاوت اساسی با رأیگیری و انتخابات دارد؛ در مورد ماهیت بیعت در فقه شیعه باید گفت که بیعت نوعی عقد لازم است، ضمن اینکه نباید با سایر عقود اعم از اجاره و صلح یکسان فرض شود بلکه مقصود عقد به معنای اعم آن یا به عبارتی یک عهد باید فرض شود. قید دیگری که دخیل در ماهیت بیعت است جنبه تأکیدی بودن است به اینگونه که توسط عقد بیعت، تکلیف جدیدی بر فرد تأسیس نمیشود و بیعت در نظام سیاسی تشیّع، قدرت مشروعیتسازی حکومت را دارا نیست.
بیعت با رأی و انتخابات تغایر ماهوی دارد. بیعت در امر حکومت به معنای شروع اطاعت و فرمانبری از دستورات امام و رهبر است، اما انتخابات ابزاری جهت گزینش یک فرد برای منصب مشخص و تفویض اختیارات به وی است. توضیح اینکه رأی چه به عنوان حق یا تکلیف پذیرفته شود، صرفاً انتخاب کردن قلمداد میشود، اما بیعت تسلیم فرد در برابر امر حاکم است، پس بیعت جلوه بیشتری از حاکمیت الهی را نمودار است.
مفهوم بیعت با التزام اقتران یافته است؛ بدین معنا که مسلمانان ملزم به بیعت با ولیّ هستند. این نوع الزام با دیدگاه طرفداران تکلیف بودن رأی، همخوانی و اشتراک دارد. بدین جهت میتوان ادعا نمود که در فرهنگ سیاسی اسلام، رأی دادن نوعی تکلیف است تا شخص در حاکمیت شرکت کند و صلاح حکومت اسلامی را رقم زند و مشارکت سیاسی وی، یک تکلیف شرعی-اجتماعی شمرده میشود.
عنصر تشکیلدهنده بیعت، تعهد و التزام و اطاعت کامل است بدین معنا که اگر فردی با امام و رهبر بیعت کرد در حقیقت متعهد به اطاعت از امام شده و امام در برابر وظیفه برقراری عدالت را متعهد میشود. بنابراین بیعت یک عقد مستقل است که بین حاکم و مردم منعقد میشود و جزء ایقاعات محسوب نمیشود. برخلاف انتخابات که مبنای موجهسازی آن نوعی عقد وکالت(به معنای عام نمایندگی) است و مردم نماینده خود را برای رقم زدن سرنوشت خود وکیل مینمایند و نماینده نیز در حیطه اختیاراتی که مردم(در قالب قانون اساسی) به وی واگذار نمودهاند، انجام وظیفه مینماید. در نظام حقوقی شیعی بیعت برخلاف انتخابات از جمله عقود جایز نیست که با اراده مردم منتخب عزل شود، بلکه از عقود لازم محسوب میشود.
هیچ بیعتی در اسلام برای اعطای ولایت نبوده است بلکه به معنای پیمانی برای تعهد بوده است و حاکم مشروعیت خود را از طریق بیعت به دست نمیآورد. برخلاف نظام انتخابات که مردم با ابزار رأی به منتخبان خود وکالت میدهند تا در قالب نظام نمایندگی در جهت تعیین سرنوشت مردم گام بردارند و انتخابات کارکردی است که با ابزار رأی، فرآورده مشروعیت حکومت را به دنبال خواهد داشت.
در نظامهای مدرن، مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، همچون ابزاری جهت سنجش میزان پایبندی مردم به اساس نظام سیاسی شمرده میشود؛ بیعت نیز نشانگر عنصر پایبندی مردم به نظام اسلامی محسوب میشود؛ با توجه به وجه اشتراک فوق میتوان چنین ادعا کرد که مشارکت در انتخابات با صرفنظر از محتوای برگه رأی، نوعی بیعت با اصل نظام اسلامی و تأکید بر عنصر مقبولیّت نظام امّت و امامت محسوب میشود؛ چراکه قوام نظام اسلامی به امام است و شخصیت حقوقی وی دولت اسلامی را متحقق مینماید؛ پس مشارکت سیاسی مردم در انتخابات، نشان از پایبندی مردم به نظام اسلامی و امام دارد.
کلیدواژهها
بیعت رأی ولایت مشارکت سیاسی انتخابات
@drhamednikoonahad