صبح رفتم برای صبحانه حلیم تهیه کنم. این فروشگاه حلیم خوبی داره و من سعی میکنم همیشه برای منزل از اینجا بگیرم. فروشنده خانمی هست با وقار. وارد مغازه که شدم دیدم نسبت به چند ماه قبل متفاوت هست. از تلویزیون قران به شکل ترتیل پخش میشد. شبکه را نگاه کردم. شبکه قران بود. خیلی به وجد آمده بودم. چند نفری درون مغازه بودند. یک مردی با شلوارک حلیم گرفت و از فروشگاه بیرون رفت. یکی هم سفارش داد و همانجا نشست و شروع به خوردن کرد.اونطرف پیشخون را نگاه کردم یک قران بود و عینکی که لای قران بود. فروشگاه خلوت شد .و نوبت من رسید. بخاطر جوی که ایجاد کرده بود ازش تشکر کردم. گفت احساس آرامش و امنیت دارم. بیرون میرفتم که یه آقا و خانمش که بی حجاب بود وارد میشدند. سوار ماشین شدم. چند لحظه بی حرکت به فکر فرو رفتم. به خودم گفتم این خانم چه تبلیغات مثبت و قشنگی برای خودش را انداخته!