👆ادامه مصاحبه با روزنامه ایران قسمت دوم
🔴در اندیشه سیاسی امام شرط تحقق جمهوریت نظام چیست ؟
🔵در فلسفه سیاسی حضرت امام(ره) مشروعیت نظام از مردم نیست، بلکه مشروعیت نظام از «ولایت فقیه» است و ولایت فقیه هم مشروعیت خود را از امام زمان(عج) و نظریه امامت دارد نه از خودش؛ اما مردم باید این ولایت را بپذیرند. بنابراین، فلسفه سیاسی ایشان دو جزء دارد؛ یک جزء الهی که به نظریه امامت ختم میشود و یک جزء مردمی که آن هم وجهی دینی دارد و ایشان با قبول نظریه جمهوری و تفکیک قوا، این وجه مردمی را پذیرفتند و تلفیق کردند.
🔴در تحلیل محتوای بیانات حضرت امام(ره)، واژه «مردم» بسامد بالایی دارد. اساساً «مردممداری» در فلسفه سیاسی ایشان چه مختصاتی دارد؟
🔵نگاه یک «مرجع تقلیدِ نظریهپردازِ شیعی مسلمان» غیر از نگاه یک نظریهپرداز لیبرال یا یک نظریهپرداز مارکسیست است و مختصات خود را دارد. طبیعتاً نگاه حضرت امام(ره) به «مردم» نمیتواند برآمده از تعریفی باشد که مارکسیستها یا لیبرالیستها از جایگاه مردم در یک نظام سیاسی و اجتماعی ارائه میکنند.
«مردم» در اندیشه حضرت امام(ره) به تعبیر شهید مطهری، مردمی هستند که «منِ متعالی» را طلب میکنند. تفاوت مکتب لیبرالیسم و مارکسیسم با فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) این است که «مردم» در مکتب لیبرالیسم و مارکسیسم، سکولار هستند و اساساً دین را رها کردهاند و گاه در تقابل با آن قرار دارند، اما «مردم» در فلسفه سیاسی امام(ره) اگر رفاه، اقتصاد و آزادی میخواهند، مطالباتشان یک قید دینی هم دارد؛ یعنی رفاه، آزادی و اقتصاد را در سایه «دین» میخواهند. «مردم سالاری دینی» نه یک جمهوری تنهای سکولار و نه یک حکومت اسلامی بدون مردم است.
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi