یک خاطره از برکت امربه معروف
یک دوستی داشتم خیلی خواستگار داشت
ولی هیچکدوم از خواستگارها باب میل
یا طبق معیارهاش نبود...
یک روز بهش گفتم بیا اهلش شو ...
گفت اهلش شم!
گفتم آره..
بیا یک پیج بزن و فقط تبلیغ
#حجاب کن
گفتم برکت میاد تو زندگیت ...
گفت راست میگی!
گفتم آره همونی که باب دلته میاد و ازدواج میکنی ...
گفتم پیج که زدی خودت باید واسش
تلاش کنی، من فقط راهنماییت میکنم .
از مطالب من برندار ...
علت اینکارم این بود که واسه
#حجاب
هم تحقیق کنه و هم زحمت بکشه و
هم یاد بگیره و استاد بشه ...
پنج ماه زحمت کشید. خیلی استاد شده بود و چم و خم کار رو یاد گرفته بود ...
که یک خواب عجیبی دید که تعبیرش
تایید کارش برای حجاب بود ...
این خواب انرژی و اعتماد زیادی بهش داده بود ...
بعد از اون طولی نکشید که باب میل خودش ازدواج کرد و اولین برکت هدایت و امربه معروف رو در زندگیش دید ..
@drnyazmnd