آقای شهید آقای سید بارها نوشته ام را پاک کردم و دوباره نوشتم کلمات یاری ام نمیکند آنروز انتخابات باخود گفتم ب چ دلیلی رای بدهم اصلا چرابایدرای بدهم اما آمدم با پای دل واسمت رابر برگه ی انتخابات نوشتم وگفتم سیدتورا به جدت قسم توراجان مادرت حضرت زهراسلام الله به داد مردم برس با امید درناامیدی به شمارای دادم نمیدانستم آنروز دارم کسی را انتخاب میکنم که خداهم اورا انتخاب کرده وقتی خبر رسید هلی کوپترحامل شمادچار سانحه شده و سقوط کرده بی قرار بودم تا لحظه آخر که همه نوشتن "إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ" بی اختیار نوشتم هنوز امید هست ان شا الله سید ما پیدا میشود دعا میکردم زخمی باشی اما زنده باشی و پیدا شوی نمیدانستم اینبار ابراهیم از آتش نخواهد آمد 😭 وقتی برای تشییع پیکرت قدم برداشتم تازه فهمیدم ک چقدر برای من و بقیه عزیزی تازه فهمیدم چقدر دوستت دارم تازه فهمیدم که من انقلابی ام کاش میگفتی آنروز که به شهر ما آمدی و به زیارت خواهر خورشید رفتی چه گفتی ک اینگونه پیش برادر وساطت کرد که به آغوش خودش رفتی 😭 قدمهایم را نذر شهادت کرده ام "بسته ام عهد که در راه شهیدان باشم چادر مشکی من رنگ شهادت دارد " سید خدا حلالمان کن و برایمان دعا کن و برای بی قراری دلهایمان"وَتَوَاصَواْ بِالصَّبرِ"بخوان سلام مارا به حاج قاسم برسان و پیش امام رضاعلیه السلام شفاعتمان کن دیر فهمیدیم که هستی خیلی دیر تو که بودی که نه تنها مردم کشورت حتی همسایه ها در غم از دست دادنت بی قرار بودن و اشک میریختن 💔 داغت تا ابد گوشه قلبمان سنگین هست دیدار مابه قیامت سیدخدا معصومه جصاس _قم‌المقدسه _ ۱خرداد