⭕️ چرا فرانسه یک میانجی "صادق و امین" نیست؟ 🔻 در روزهای گذشته آقای مکرون ابراز آمادگی کرده، کشورش در نقش یک میانجی صادق و امین میان ایران امریکا ایفای نقش نماید اما از این سخن استقبال نشد. 🔻 وقتی تاریخ روابط بلند دوجانبه بین تهران و پاریس را مرور کنیم، به روشنی می‌توان دلیل این عدم استقبال را یافت. 🔻 ایران نخستین بار سرمایه خود را در "فین‌کنشتاین" به فرانسه سپرد. سرمایه‌ای که پاریس بر سر آن در "تیلسیت" با روسیه معامله کرد. پاریس، طی دویست سال اخیر هیچگاه از این خیانت در امانت ابراز ندامت نکرد تا این تصویر را از ذهن ایرانیان بزداید که تاجری است فرصت طلب که برایش سرمایه دیگران یک اسباب کاسبی است. 🔻 بنابراین برای ارک‌نشینان تهران از عهد قاجاری تا دوره جاری، دیگر فرق نمی‌کند که ناپلئون بناپارت این پیشنهاد سخاوتمندانه را بدهد یا امانوئل مکرون. 🔻 در یک نوبت دیگر، ایران سرمایه خود را به فرانسه در آغاز یک تحول تاریخی داد: "کنسرسیوم اروپایی غنی‌سازی اورانیوم" ساختاری که با سرمایه‌گذاری یک میلیارد دلاری ایران در سال ۱۹۷۳ میلادی و ۴کشور اروپایی فرانسه، ایتالیا، ایتالیا و بلژیک به نام "ارودیف" شکل گرفت و وقتی سرمایه جاری ان نیاز به حمایت بیشتر داشت یک میلیارد دلار دیگر هم تنخواه از سوی ایران به آن شرکت سپرده شد و ایران سهامدار ۱۰ درصدی برای پیش‌ران صنعت هسته‌ای فرانسه بر روی پیست رقابت توسعه ای جهانی شد. 🔻 اندکی بعد با "معامله‌های قرن" که دامنه‌ای گسترده از خرید هواپیماهای مسافربری ایرباس، مونتاژ آخرین مدل خودروهای فرانسوی در ایران، ساخت مترو تهران و گشایش بازار ایران بر روی شرکت‌های فرانسوی در بخش‌های ساختمانی و مخابراتی را در بر می‌گرفت، این سرمایه‌گذاری بر روی پاریس دنباله‌ای تازه یافت. 🔻 وقتی ایران سرمایه‌های ملی خود را برای احداث ۵ نیروگاه هسته‌ای در دارخوین در اختیار شرکت فراماتوم نهاد، امید داشت پاریس برای زدودن خاطره تیلسیت، صادقانه رفتار کند اما یک‌دهه بعد سرمایه گذاری سنگین ایران در فرانسه با "بورس بازی" الیزه یغما رفت. 🔻 پس از قانون "تحریم" داماتو، این نوبت پاریس بود که سرمایه خود را با توتال و سپس پژو و رنو‐سیتروئن وارد ایران کرد. انگار پاریس تمایل داشت عصری تازه برای بازگشت باور و بنیان اعتماد در تهران رقم بزند. از آن زمان تا کنون دوبار این سرمایه آمد و دوبار هم در اوج ساخت باور و اعتماد به همان سببی که آمده بود، یعنی " تحریم" بیرون کشیده شد. ▪️ از این‌رو وقتی الیزه می‌گوید: آمده‌ام صادقانه امانت شما را ببرم تا در واشنگتن نقد کنم، برای هرایرانی یک خاطره دویست‌ساله را زنده می‌کند. خاطراتی که صفحات تلخ آن بر ذهن بیشتر تاثیر می‌گذارد. 🔻 با این همه؛ آیا باید پنجره را بست و درها را تخته کرد؟ آیا باید فرصت تصحیح در عملکرد ناصواب پیشنیان را از آقای مکرون سلب کرد؟ آیا باید اجازه داد سایه سنگین این کژتابی‌ها و فرصت‌طلبی‌ها بر سر روابط برقرار بماند؟ پاسخ به یقین مثبت نیست. 🔻 چه باید کرد و از کجا باید ساخت؟ به نظر ساده است، از همان چیزی که آقای مکرون می‌گوید، از منطقه، اما از ایستگاه شامات [سوریه و لبنان] و نه خلیج فارس. چرا؟ چون شامات برای فرانسه دامنه استراتژیک فرهنگی است. 🔻 از سیطره استعماری یاد نمی‌کنم، چون دیگر پاریس توان مدیریت بحران‌های اجتماعی مناطق ۱۹ و ۲۰ خود را ندارد چه رسد به بیروت و دمشق، اما هنوز یک دامنه اثرگذاری فکری و فرهنگی را به خاطر سرمایه بازمانده زبانی و مناسبات خاندانی با برخی از شبکه‌های منطقه‌ای‌اش دارد. 🔻 بنابراین، اگر الیزه می‌خواهد نشان دهد صادق است، در مسیر مسائل این بخش از منطقه مسئولانه، صادقانه و با رعایت امانت گام بردارد. 🔻 از نقش حزب‌الله در حفظ ثبات لبنان برای آن سوی معادله که می‌خواهد میانجی آنان باشد، رازگشایی کند. اگر توانست این امانت را حفظ کند نشان داده صادق است و می‌توان درباره آزمون سرمایه‌سپاری دوباره اندیشید. این گوی و این میدان! 🌓 روشنا 🆔 https://eitaa.com/roshana_ir 🆔 https://rubika.ir/roshana_ir