👇🌹ساده‌ مثل جماران! (2) حضرت امام وقتی از شدت گرما مریض شدند، دکتر عراقی سؤال می‌کند که غذا چه می‌خورند؟ اطرافیان به دکتر می‌گویند غذای آقا نان و ماست خیار است؛ چون خیار کم است، همان ماست را استفاده می‌کنند. حضرت امام(ره) ناراحت شده و می‌فرمایند چرا اسرارشان را فاش می‌کنند. ایشان در دو سال اولی که در نجف بودند، یخچال نداشتند و وقتی شیخ نصرالله خلخالی می‌خواست از پول خودش برای منزل ایشان یخچال بخرد، راضی نشدند. خود امام(ره) تا دو سال با کلمن‌های دستی کوچک آب می‌خوردند و یخچال بزرگ نداشتند و می‌فرمودند: «طلبه‌ها ندارند»؛ بعد از دو سال که وضع شهریه طلاب بهتر شد و همه توانستند یخچال بخرند، امام فرمودند: «حالا که همه دارند شما هم بیاورید و بگذارید.» در زندگی شخصی، دو پیراهن بیشتر نداشتند که یک روز در میان عوض می‌کردند. جوراب‌های‌شان را خودشان تکه می‌انداختند و به نظافت اهمیت بسیاری می‌دادند؛ اما برای شست‌وشو نمی‌خواستند از پودر رختشویی غیرکوپنی استفاده کنند. بر مصرف کالاهای کوپنی به میزان سهمیه‌ای که دولت اعلام می‌کرد، اصرار داشتند و اجازه نمی‌دادند از کالاهای غیر کوپنی استفاده شود. در مورد کالاهای غیر کوپنی هم فقط به اندازه مصرف روزانه تأکید داشتند. یک روز که مستخدم‌شان دو کیلو گوجه خریده بود، علت را جویا شدند و شنیدند علت احتمال کاهش و کمبود کالا بوده، با ناراحتی فرمودند؛ بروید پس بدهید. وقتی گران شد یا باید مانند دیگران بخریم یا اگر نتوانستیم استفاده نمی‌کنیم. سال‌ها در حسینیه جماران از مردم ایران و میهمانان خارجی پذیرایی می‌کردند؛ اما وقتی یک ظرف گچ برای تعمیر ترک‌های سقف مشاهده کردند، فریاد زدند: «تعطیلش کنید تا من زنده‌ام اجازه چنین کارهایی را نخواهم داد.» حسین عبداللهی‌فر