برگی از اسلام سید محمد حسین مرکبی 🌹🌹تمدن پویا و استوار - قسمت چهارم 🏝🌷🏝🌷🏝 🔹ازدواج جویبر🔹 🌱یک نظام که بنای معیوب گذشته را تخریب کند و حرف نو داشته باشد ، حقوق بشر مترقی و فوق تصور انسان معرفی کند، پایدار و پیشرو خواهد بود. 🔸قطعه کوچک زیر از تاریخ اسلام نشان می دهد که چگونه پیامبر(ص) با جرأت، باورهای مخرب را تغییر می دادند، با هم بخوانیم: 🌱جويبر يكى از اصحاب پیامبر بود. که از شهرهای اطراف به مدينه آمده و اسلام آورد، جزء گروهی بود که ثروتی نداشتند و زیر سایبانی در همسایگی مسجد زندگی می کردند. مسلمين به آنها محبت کرده و زندگى آنها را اداره مى كردند. 🔸يك روز پیامبر نگاهى به جويبر كرده گفتند: جويبر! چقدر خوب بود كه زن مى گرفتى. گفت : يا رسول الله ! كسى زن من نمى شود؛ نه حسب و نسب دارم، نه مال و جمال ! 🌱پیامبر (ص) فرمود: خداوند به وسیله اسلام، ارزش ها را تغيير داد. بخش زیادی را بالا برد و خیلی از ارزش ها را پايين آورد. 🔸در نگاه اسلام، سفيد ، سياه ، عرب و عجم همه فرزندان آدم اند و آدم هم از خاك آفريده شده . بعد فرمود: حركت كن برو به خانه زياد انصارى ، به او بگو: رسول خدا مرا پيش تو فرستاده كه از دختر تو ذلفا براى خود خواستگارى كنم . 🌱جويبر به دستور رسول خدا به خانه زياد رفت . زياد از افراد محترم و اهل مدينه بود. در آن وقت كه جويبر به خانه زیاد رفت، عده اى از قوم و قبيله زیاد، در خانه جمع بودند. 🔸جویبر با اجازه وارد شد. رو كرد به زياد و گفت : از طرف رسول خدا پيغامى دارم ، آن را محرمانه بگويم يا علنى؟ 🌱 زياد گفت : پيغام رسول خدا مايه افتخار من است ، البته علنى بگو. گفت : رسول خدا مرا فرستاده براى خواستگارى دخترت ذلفا براى خودم . حال چه مى گويى ؟ بگو تا خبرش را براى پيغمبر ببرم . 🔸زياد با تعجب پرسيد: كه پيغمبر تو را فرستاده به خواستگارى ؟! گفت : بله. گفت : رسم ما اين نيست كه دختر بدهيم به غير هم شأن خودمان. تو برو من خودم پيغمبر را ملاقات مى كنم . جويبر بيرون آمد. 🌱این گفتگو به گوش دختر زياد رسید، از پدرش پرسيد قصه چه بوده؟ زياد قضيه را نقل كرد. 🔸دختر گفت : كارى نكن كه جويبر برگردد پيش پيغمبر در حالى كه جواب منفی شنيده باشد. بفرست جويبر را برگردانند. 🌱جويبر را برگرداندند. زیاد خودش رفت حضور پیامبر(ص) و گفت : جويبر پيغامى از طرف شما آورد، ولی ما رسم نداريم جز به هم شأن و هم طبقه خودمان دختر بدهيم . 🔸پیامبر فرمود: ای زياد! جويبر مؤمن است، مرد مؤمن، هم شأن زن مؤمن و مسلمان است . 🌱با اين پندار مانع ازدواج دخترت نشو، زياد برگشت و قضیه را براى دخترش نقل كرد. ذلفا گفت : چون پيغمبر او را فرستاده من راضى ام . 🔸 زياد دست جويبر را گرفت و به ميان قوم خود برد و طبق سنت پيغمبر، دختر خود را به اين مرد فقير سياه داد.(1) ⚜نکته: 🔹تمدنی که بزرگترین شخصیتش به این شکل از ضعیف ترین افراد امت حمایت می کند، پیروز است. 🔹تمدنی که مردمش این قدر روشن فکرند که به راحتی از باورهای قومی و نژادی دست بر می دارند، حتما موفق است. 1- بيست گفتار، ص 137 - کتاب اصول كافى ، ج 5، ص 340 https://eitaa.com/e_beman