🌹القای غلط!
نکته: کشاورز فقیری بزغالهای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز میگشت، تعدادی از اوباش شهر با یک نقشه درصدد برآمدند بز را از او بگیرند. یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانههایت حمل میکنی؟»
مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شدهای؟ این سگ نیست! این بز است.»
ولگرد گفت: «نه اشتباه میکنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی، مردم فکر میکنند که دیوانه شدهای.» در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شدند و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کردند. آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمیگشت، نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریدهای؟»
مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریدهام.»
اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیدهام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند.»
مرد روستایی اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر میکرد دیگر سگ است، آنجا رها کرد و به روستا برگشت.
نظر: در سالهای اخیر، با افزایش شبکههای ماهوارهای و نفوذ شبکههای اجتماعی در میان خانوادهها شاهد افزایش روندهای ضد اخلاقی در جامعه هستیم. این شبکهها در جدیدترین اقدامات خود از خانوادهها میخواهند فیلمهای ازدواج خود را منتشر کنند تا اجنبیها درباره آنها قضاوت کرده و لایک دریافت کنند. همین موضوع سبب میشود خانوادهها برای راضی کردن طرف غربی یا مالکان شبکههای اجتماعی و ماهوارهای دست به هر اقدامی حتی به قیمت از دست دادن حیا و منزلت اجتماعی بزنند. واژههایی مانند دهاتی و عقب مانده آثاری به مراتب خطرناکتر از چاقو و تفنگ در حیازدایی از جامعه دارند.
مراقب باشیم با همین خندیدنها به رفتارهای اصولی و القای اصول غلط به جای آن عقبگردهای خطرناک در زندگی نداشته باشیم.
https://eitaa.com/e_beman