✅پرسش:
دختري هستم 20ساله خداروشکر از لحاظ مالي خوب هستيم نميگم عالي دستمون به دهنمون ميرسه خدارو هم روزي صدبار شکر ميکنم خانوادمم خوبن فقط ي مشکل دارم پدرم ب ي چيزي گير بده تا اعصاب من و خورد نکنه ول نميکنه همش اون اتفاق و تکرار ميکنه اولا همون بار اول که ميگفت من عصباني ميشدم و داد و بيداد ميکردم ولي الان يکم بهتر شدم تا چندبار بهش هيچي نميگمـولي واقعا عصباني ميشم نميخوام اينجور باشم حتي بعدش حالم از خودم بهم ميخوره ک بي احترامي ميکنم ولي دست خودم نيست پدرم براش مهم نيست که شايد مهمان داشته باشيم و به من بي احترامي ميکنه من نميخوام اينجور باشه حتي چند بارم بهش گفتم ک اين کار اشتباهه ولي باز تکرار ميکنه کمکم کنيد
🌸☘☘☘☘☘🌸
🌺پاسخ:
با عرض سلام و احترام؛
شنیدن بیاحترامی از سوی دیگران بسیار سخت است. مخصوصا اگر آن شخص پدر انسان باشد و مخصوصا اگر این رفتار تکرار شود و مخصوصا اگر بیاحترامی در حضور مهمانها رخ دهد. بنابراین به شما حق میدهیم که از این نوع رفتار ناراحت و برآشفته باشید.
زندگی دارای حقایق و واقعیتهایی است که قابل انکار نیستند. هر انسانی – از جمله شما – در زندگی دچار برخی مشکلات است. مثلا برخی از مشکلات اقتصادی در رنجند، برخی چشمان به دست دیگران است، برخی دیگر پدران یا مادرانی بدرفتار، معتاد، بیایمان و بددهن دارند، برخی در آرزوی یکبار جمع شدن دور یک سفره و خوش بودن هستند و ... که مثالهایی زیادی را میتوان مطرح کرد. اما همین افراد در زندگیشان خوبیها و نقاط مثبتی نیز دارند. اینگونه نیست که زندگی برای همه و به صورت کامل سیاه و تار باشد. همیشه اینگونه بوده که زندگی معجونی از خوبیها و بدیها بوده است. زندگی درهم است نه سوا.
نکته بعدی اینکه برخی مسائل در انتخاب و اراده ما انسانها نیست. مثلا اینکه پدر شما اینگونه است در اختیار شما نبوده است. ما نمیتوانیم پدرمان را با شخصی دیگر جایگزین کنیم و بگوییم که از این به بعد تو پدر من باش.
اگر خوب به دو نکته بالا دقت کنید، طبعا تحمل برخی بدخلقیهای پدر برای شما راحتتر خواهد شد. لطفا به نکات زیر نیز توجه نمایید:
- کاغذ و قلمی برداشته و روی آن به صورت لیستوار، نقاط مثبت، ویژگیهای اخلاقی خوب و برتریهای پدرتان نسبت به دیگر پدرها را لیست کنید.
- سعی کنید از زاویه دید پدرتان به داستان نگاه کنید. با خود بیندیشید که سهم احتمالی شما در ایجاد ناراحتی با پدرتان چقدر بوده است؟ اگر به مواردی رسیدید در اصلاح آنها اقدام کنید.
- در متن سوال اشاره به بهبود نسبی عصبانیتتان کردهاید. این روند مثبت حاکی از امید به آیندهای است که بتوانید به همین منوال منحنی کنترل ناراحتیها و عصبانیتتان را ادامه دهید.
- نقاط حساسی که باعث عصبانیت یا انفجار پدرتان میشوند را کشف کنید و از آنها دوری کنید.
- زمانیکه از پدر ناراحت هستید سعی کنید به صورتیکه بیاحترامی تلقی نشود مکان را ترک کرده یا وضعیت فیزیکی بدن یا موقعیت قرار گرفتنتان را تغییر دهید.
- توجه داشته باشید که پدرتان نگاهی که شما به مهمانها دارید را ندارد. مثلا اگر مهمان عموی شما باشد، پدرتان نگاه برادری به او دارد که سالها باهم در خانه پدریشان زندگی میکردند و خاطرات زیادی دارند. اما نگاه شما نگاه عمو است نه برادر. بنابراین شما خیلی ناراحت میشوید اما پدرتان چون این نگاه را ندارد ناراحت نمیشود و به چنین رفتارهایی اقدام میکند. به تعبیری دیگر پدرتان رودربایستی یا تعارفی که شما با عمویتان دارید را ندارد.
- یکی از چیزهایی که خیلی شما را آزار میدهد احساس گناهی است که از بیاحترامی به پدر به شما دست میدهد. میتوانید با پی گرفتن سیاست پیشگیری، به این حس دچار نشوید. مثلا در این مواقع جلوی چشم پدر نباشید یا خودتان را در مکانی تنها قرار دهید تا اصلا موردی پیش نیاید.
- در خصوص این موارد با پدر صحبت کنید. به او بگویید که من از این رفتار شما به ویژه مقابل مهمانها ناراحت میشوم. اما بیان خود را در کمال متانت و ادب و آرامش بیان کنید و از هر گونه دلخوری، قضاوت یا برچسب زدن به پدر پرهیز کنید.
آرزوی موفقیت برای شما
🏡
@e_khanevadeh 🏡