خدا نخل امامت را ثمر داد
به بحر معرفت زیبا گهر داد
به لیلا و حسین یک گل پسر داد
پسر نه در طراوت چون گل یاس
وقارو هیبتش مانند عباس
دوعالم روشن از رخسار ماهش
ملیح و دلربا ناز نگاهش
ز یوسف برده دل خال سیاهش
نه صورت بلکه قرص ماه دارد
شباهت بر رسول الله دارد
به دنیا این همه دلخواه دارد
که بیش از صد سلیمان جاه دارد
هزاران خادم درگاه دارد
مسخر کرده اجرام فلک را
مطیعش کرده حق فوج ملک را
بشارت یک به یک اهل ولا را
بگوئید عاشقان کربلا را
ببر دارد حسین نور خدا را
دوباره ، عمر غصه سر رسیده
شب جشن علی اکبر رسیده
چو آن نور مشارق امشب آمد
خجل از نور رویش کوکب آمد
به دیدارش که عمه زینب آمد
بگفتا یاحسین این نور سرمد
علی اکبر است و یا محمد ؟
زبس اورا کمالات و جلال است
به توصیفش زبان خامه لال است
تورا مدح علی اکبر محال است
اگرچه تو غلام سینه چاکی
نباشد وصف او کار تو ،خاکی
خاکی