جنگ اقتصادی۲
🔹نمیدونم شما هم مثل من توی گروههایی بودید که بعضی اعضاش قیمت روز به روز و ثانیه به ثانیه دلار رو میگذاشتند یا نه؟ یعنی ما دیگه خیلی کف بازاریم و درد رو میفهمیم. بعد هم چند تا استیکر غم و غصه. گروه های رفاقتی عادی خودمون رو میگم نه گروه تخصصی بازار و دلار . یک جمعی هم شروع میکردن به تحلیل با درد و با تیکه و نیش و کنایه که خلاصه آی دولت بی خاصیت و وای بیچاره ملت و چه و چه.
🔹من حالم بعد خوندن این جور پیامها توی گروهها حال خاصی بود. حال وقتی که حسن آقا میری روضه مهسا رو برای علی بخشی میخوند و هر دوشون گریه میکردند و تالاپ تالاپ تو کله شون میکوبیدن مثل مجالس روضه و یاد خیام کربلا میکردن. من با دیدن اون لایو همین حال رو داشتم.
🔹هم با درد دل و داغشون همراه بودم هم از حماقت و نادانیشان حرص میخوردم. هم میخواستم بگم من هم میبینم و میفهمم تان هم میخواستم بگم شما چرا نمیبینید و چرا نمیفهمید.
🔹دلار در مدت یک سال و نیم دولت رییسی چند هزار تومان افزایش قیمت داشت؟ دقیقا بعد فروکش کردن اغتشاشات چقدر؟ چرا این زمان؟ اثرش چیست؟ همان تاثیر اغتشاشات که آشفتگی ذهن مردم، اعصاب خوردیشان، فشار بیشتر، بی اعتمادی به مسوولین و خلاصه احساس ضعف و تحقیر و انسداد بود. این احساس مردم چه فایده ای دارد؟ فایده اش این است که تصمیم گیری حاکمان تحت تاثیر قرار میگیرد. حکومت مردمی اگر اعتماد و حمایت عمومی اش را از دست بدهد میتوان جلوی ابتکار عملش را در داخل و خصوصا در خارج گرفت و فشارها را بیشتر کرد و همینطور و همینطور.
🔹فکر کردن به دردهای اقتصادی سابقه دار این مردم خوب است اما اتفاقی که الان افتاده رشد متداول قیمت ارز نیست بلکه آشفتگی قیمت است. صحنه را باید سیاسی امنیتی و رسانه ای هم ببینیم و تحلیل کنیم. اقتصادی دیدن صرف بدون این ملاحظات مثل روضه خوانی آقامیری برای مهسا امینی احساس اسکلی به آدم منتقل میکنه. باز هم خوددانید.
علی مهدیان