هر چند که ما را نوشتند از گداها اصلاً نمی آید گدا بودن به ماها ما روسیاهان ارزش خاصی نداریم ماها کجا و نوکری دلرباها؟ ما هر چقدر اصرار کردیم او نیامد اصلاً چه شد «آقا بیا آقا بیا» ها؟ ماها که هیچ، این خوبها در انتظارند کی می رسد روز وصال آشناها؟ از دوریش بدجور حال ما خراب است رونق گرفته باز هم دارالشفاها من که بدم پس دیدنش روزیه من نیست ای خوش به حال خوبها، حاجت رواها باشد درست، آقای ما خیلی کریم است امّا دگر تا کی گنه؟ تا کی خطاها؟ طبق احادیث رسیده، ناظر ماست بد نیست پیشش ذرّه ای شرم و حیاها از بس که بر اعمال بد اصرار داریم رنگی ندارد پیش او دیگر حناها یک راه حل باقی است آن هم نام زهراست نامی که باشد از تبار کیمیاها : نه اینکه خسته شدم، نه، ولی دلم تنگ است  که بی‌تو هوایش همیشه سنگین است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام