حُر میگه داشتم از ابی‌عَبدلله اجازه میدان میگرفتم... یهو دیدم یه دختر بچه سه‌ ساله داره دامنِ لباس عَربیمو میکشه.. رو زانو نشستم گفتم جان دخترم؟ گفت:سلام عَمو؛ دیدم شما داری از لشکرِ اون طرف میای میشه بهشون بگی نیزه رو زمین نزنن؟؟ +چرا‌عَمو؟ -آخه داداش علی‌ اصغرم تو خیمه خوابه💔 حُر پیر شد...💔 https://eitaa.com/ebrahim1336hadim