🇮🇷🌟🇮🇷🌟🇮🇷🌟🇮🇷🌟🇮🇷
سید از زبدهترین نیروهای اطلاعات و عملیات شده بود تا جایی که سمت فرماندهی اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا را برعهدهاش گذاشته بودند😉.
اولین باری که شیمیایی زدند، سید شیمیایی شد. خیلی جالب است که اولین تجربه در حمله شیمیایی بود. زیر گلویش تاول زده بود. گفتیم سید چی شده؟ میگفت هیچ چی. میدانست چیه. گفتم سید خیلی عجله داری، کجا میخوای بری؟ گفت محمود انشاالله طولی نکشه که با جدم فاطمه زهرا(س) محشور شوم. فکر کنم اون بعدازظهر که دیدمش دو روز بعد به شهادت❤️رسید.
اوایل جنگ در گروه جنگ های نا مننظم شهید با شهید چمران همکاری می کرد. شب ها که می خواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود می رفت بیرون سنگر و روی سنگ ریزه ها می خوابید😳یک شب بهش گفتم: چرا این کار رو می کنی،چرا توی سنگر نمی خوابی؟
جواب داد: بدن من خیلی استراحت کرده،خیلی لذت برده، حالا باید اینجا ادبش کنم😌.
سيدحميد روزها مانند شير در ميدان رزم، ميجنگد و شبها را به عبادت خداوند و خواندن نماز شب آن هم با حالتي وصفناشدني ميپرداخت. شبهاي زيادي دنبال سيد ميرفتم كه بدانم چكار ميكند. به گوشهاي ميرفت و به عبادت ميپرداخت. يك شب متوجه شدم دستهايش را بالا گرفته🤲و مرتب دعا ميكرد كه خدايا به من توفيق شهادت عطا فرما.
سيدحميد هميشه به دوستان و رزمندگان توصيه ميكرد رنگ سبز لباس شما بايد هميشه سبز باشد، مبادا جايي از آن را آمريكاييها مشقنويسي كنند، مگر آن كه با سرخي شهادت آن را به رنگ سرخ درآوريد. شجاع باشيد و از هيچ قدرتي نترسيد.✊ "
#پست_آخر
🇮🇷🌟🇮🇷🌟🇮🇷🌟🇮🇷🌟🇮🇷
╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗
@ebrahim_navid_delha
╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
انتشار با درج لینک مجاز است.✌️