🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 یه روز منو خواهرم با هم رفتیم کتابفروشی📚 از همون اول شروع کردیم به کتابارو نگاه کردن روانشناسی، کتاب شعر و .... از اونجایی که ما وارد نمایشگاه شدیم اول بخش کتابای روانشناسی بود رفتیم جلو و تقریبا به آخراش رسیده بودیم که من بخش لوازم و التحریر🖍 و دیدم و مثل همیشه از خودبیخود شدم😍 رفتم سمتشون ولی خواهرم سر یه غرفه وایساد...همینطوری در حال برداشتن لوازم تحریرای خوشگل میگشتم که خواهرم اومد کنارم با چند تا کتاب📚 دستش...گفت این کتاب دباره شهیدای دانشجو صحبت میکنه و این کتاب...... این کتابم بازش کردم یه مقدارشو خوندم دیدم واقعا قشنگه🙂 سرگذشت یه شهیده به نام ابراهیم هادی🌷...دو جلدشو برداشت و بعدش حساب کردیم و رفتیم خونه ...تو خونه وقتی داشتیم کتابارو به مامان و بابا نشون میدادیم بابا میگفت که کتاب فوق العاده ایه حتما حتما بخونیدش...👌 @ebrahimdelha🌹 🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺