•°🌸|﷽|🌸°•
خلاصه ای از زندگی📜
سلام دوستان✋
من نسرین افضل هستم🧕
به لطف خدا در خانواده ای متدین
قدکــشیدم و بزرگ شــدم.😊
در دوران دانش آموزی اعتراضاتی که
علیه رژیم داشتم باعث شده بود مورد
تعقیب نیروهای امنیتی قرار بـــــــــگیرم.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته امداد
و کمیته امام و سپاه و جهاد سازندگی خدمـت
کردم.اما در ایـن بــــــــین جـــــهاد سازندگـــــی را
پر ثــــمرتر از بــــــقیه کارها یـافتم و تلاشــــــم را
در این زمینه بــــیشتر کردم.😍👌
☘در آغاز سال 1360 از فــقر فرهنگی
شـــدیدکردستان آگاه شدم و با برادرمآقا
احمد( که مفقود الاثر هستن )درمــــــــورد
رفــــتنبه آنـجا مشورت کردمو در هــــمین
زمان بودکه جــــــهاد اعلامکرد که جــــهت
رشــد هر چه بــــــیشتر فرهنگی خواهران
در کردستان احــتیاج است که تــــــعدادی
ازخواهران متعهّد به آن خطّهعزیمتنمایند
و مجاهدانه به کار بپردازند .
✨با مشورت با علمای شهر همراه با تعداد
دیگری از خواهران راهی کردستان شدم .
به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش بهمربی ،
با عنوان مربی تربیتی در مهاباد مشغول به کار
شدم و همزمان به معلمان نهضت سوادآموزی
نیز آموزش تدریس می دادم😇
🌸در سال1361با یکیاز پاسدارانازدواج کردم.
با اینکه مشغله های زیـادی داشـــتم اما هــمیشه
سـعی کردم مـحیط خانه را گرم نگه دارم و و در
انجام وظـــــیفه ی خانه داری خود کـوتاهی نکنم .
🌙شب دهم تیر ماه سال 61 با وجود تب و
کسالت شدیدی که داشتم به هــــمسرم
اصرار کردمکه مرا به مجلس دعای تـوسل ببرد .
وقتی مراسم تمام شد و در مسیر برگشت
در اتـــ🚙ـــومبیل مورد اصابت گلوله ضدانقلاب
قرار گرفتم و ...