🔴دیدید مسئله فقط یک تکه پارچه نبود؟! (یادداشت روز کیهان)
1- فکر میکنم سال 97 بود. دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی تازه شروع شده بود و رفته رفته مردم متوجه کلاه گشادی که در جریان مبارزات انتخاباتی بر سرشان رفته بود، میشدند. برای خرید یک جفت کفش کتانی برای فرزندم به فروشگاهی در پونک رفته بودم. تصور میکنم قیمت کتانی حدود 90 هزار تومان بود. قیمت برایم بالا بود و فروشنده نیز حاضر نبود حتی یک ریال تخفیف دهد. وقتی دلیل را پرسیدم از کسادی بازار، اجاره بالای مغازه و گرانیها شکایت کرد. حس خبرنگاریام گل کرد و با اشاره به وعدههای اقتصادی دولت وقت پرسیدم:
«به چه کسی رای دادی؟» گفت: «به روحانی.» پرسیدم: «الان با این توصیفاتی که کردی، پشیمانی؟» در همین لحظه، خانومی بسیار بدپوشش با وضعی
به شدت زننده از جلوی فروشگاه رد شد. گویا، پاسخ سؤالم را دیده باشد، به او اشارهای چشمی کرد و گفت: «اگر گرونی و تورم هست، به جاش اینم هست. راستش از انتخابم پشیمون نیستم»(!) و بلند خندید. همان ایام در جلسه شورای سردبیری روزنامه، ماجرا را برای اعضا تعریف و خیانتی را که طیفی از سیاسیون در این کشور برای کسب مشتی رأی مرتکب شدهاند گوشزد کردم و نسبت به تبعات این خیانت در سالهای «نه چندان دور» هشدار دادم.
2- همین طیف پس از راهاندازی شورشهای مربوط به فوت مهسا امینی، تلاش گستردهای را به راه انداختند تا مسئله «حجاب و عفاف» را تبدیل به یکی از مسائل اجتماعی اصلی ایران کنند. عدهای با ترفند کهنه «دوقطبی سازی»، جامعه را به دو قسمت کاملا نامساویِ «طرفداران حجاب و عفاف» و «طرفداران بیحجابی و بیعفتی» تبدیل کردند. برای جا انداختن مسئله بیحجابی و بیعفتی، اقدام به مشابهتسازی، شرعیسازی، سادهانگاری، اولویتبندی مسائل و... کردند. یکی از عوامفریبانهترین روشهایشان سادهسازی مسئله بود. مثلا میگفتند «جمهوری اسلامی ایران با یک تکه پارچه که سقوط نمیکند» یا
ادامه👇👇
https://kayhan.ir/fa/print/269426
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇮🇷
🌍
@ebratha_ir ایتا
🌍 @
ebratha.org سروش