🌹 ♦️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِي‏ءُ كَمَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِيَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي ذُرِّيَّتِي وَ شِيعَتِي وَ شِيعَةَ ذُرِّيَّتِي وَ مُحِبِّيَّ وَ مُحِبِّي ذُرِّيَّتِي‏ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَيْنَ ذُرِّيَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِيعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّيَّتِهَا فَيُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ ع حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ. 🌹 صلی الله علیه و آله فرمودند:هنگامى كه روز فرا مى‌‏رسد دخترم در حالى مى‏‌آيد كه بر يكى از ناقه‌‏هاى بهشتى سوار است و از دو پهلوى آن ناقه حريرهاى بهشتى آويزان، مهار آن از مرواريد تازه، پاهايش از زمرّد سبز، دم آن از مشك ناب، ديدگانش از درّ و ياقوت سرخ خواهد بود. ♦️قبّه‏‌اى از نور بر پشت آن ناقه نصب شده كه اندرون آن از بيرون آشكار، ميان آن حاوى پروردگار و بيرون آن خداوند رحيم است. فاطمه تاجى از نور بر سر دارد كه داراى هفتاد پايه باشد، هر پايه‌‏اى از آن به وسيله مرواريدى مرصّع و نظير ستاره‌‏اى درخشان خواهد بود. در طرف راست و چپ فاطمه هر كدام هفت هزار ملك خواهد بود. كه در آن هنگام مهار ناقه فاطمه را گرفته است با صداى بلند خواهد گفت:چشمان خود را ببنديد تا فاطمه دختر صلی الله علیه وآله عبور نمايد. ♦️در آن روز هيچ پيغمبر و رسول و صديق و شهيدى نيست مگر اينكه ديدگان خويشتن را مى‌‏بندد تا اينكه از صحراى عبور نمايد. هنگامى كه آن بانو به زير پروردگار مى‌‏رسد، از آن ناقه فرود مى‏‌آيد و مى‏‌گويد: اى پروردگار! بين من و آن افرادى كه در حق من نمودند و فرزندان مرا شهيد كرده‏‌اند قضاوت كن. ♦️آنگاه از طرف خداوند رئوف ندا مى‌‏رسد: اى حبيبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمايم، كن تا من بپذيرم. به عزت و جلال خودم كه امروز ظلم و ستم هيچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد. ♦️در همين زمان است كه مى‏‌گويد: بار خدايا! فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادى ندا مى‏‌كند: فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوست دوستان ذرّيّه فاطمه كجايند؟ ايشان عموماً در حالى كه رحمت پروردگار آنان را احاطه كرده باشند مى‏‌آيند. سپس فاطمه جلو مى‏‌رود تا ايشان را داخل مى‌‏نمايد. 📚 امالی (صدوق) ص۱۷ ؛ بحار الأنوار (ط - بيروت) 🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا 🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش