سال ۸۹ که برای دومین بار مشرف شدیم به کربلا، من چندبار به آقامحمد گفتم برای خودمون کفن بخریم و ببریم حرم امام حسین (ع) برای طواف، ولی ایشون همش طفره میرفت میگفت: بالاخره یه کفن پیدا میشه که ما رو بذارن توش، بعد چند بار که اصرار کردم ناراحت شد و گفت: دوتا کفن میخوای ببری پیش بی‌کفن؟ اون روز خیلی شرمنده شدم، ولی محمدجان نمیدونستم که قراره تو هم یه روز بی کفن تو غربت، پیکرت جا بمونه. 🌷شهید محمد بلباسی🌷 راوی: همسر شهید @eeshg1