◾روضه دفتری حضرت رقیه(س)◾ بهمراه مارضایی جانسوز😭😭😭 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکِ یابنت الحسین یا رقیه یا باب الحوائج تمومِ عالم میدونن که دخترا بابایی ان بابا نیاد نمی خوابن منتظر لالایی ان تودخترِ نازِ منی سه ساله جانباز منی بخواب بابا بخواب بابا ◾دلها بره خرابه ی شام کنارِ اون دختره سه ساله که مردم هیچی آرومش نکرد فقط سرِ بریده ی باباش آرومش کرد، یا زهرا...دلت اینجاست یا نه؟ آی حاجتمندِ مجلس بله دستای کوچیکی داره اما گره های بزرگی باز کرده اگر دست پدر بودی به دستم کجا من در خرابه می نشستم اگر می بود بابای نِکویَم آخ نمیزد شمرِ دون سیلی به رویم اگه بابا داشتم سیلی نمیخوردم، اگه بابا داشتم منو تو خرابه جا نمیدادن یا زهرا😭😭😭الله اکبر تو گریه هاش، تو ناله هاش یه مرتبه درِ خرابه باز شد سَرِ گُلُ آوردن ، خرابه کربلا شد، یه مرتبه دید یه طبق رو وارد خرابه کردن عمه اش زینب بلند شد، زنها همه بلند شدن، رباب بلند شد، چی تو این طَبَقه هی به سر و صورت میزنن یا زهرا... صدای زینب بلند شد(آی سرو نیارید)۲😭😭😭چرا دست از سَرِ این سه ساله بر نمیدارید، اگه سر بریده رو ببینه دق میکنه میمیره، اومدین یه داغِ تازه رو دلم بزارید الله اکبر اما چه کردن این نامسلمونا، کجای عالم دیدین یتیم گریه کنه سر بریده براش بیارن، یه دختره سه ساله و سر بریده ی بابا، یه نگاهی کرد به سرِ بریده آاااخ میگن مانند مادری که بچه شو به آغوش میگیره سر بریده رو به دامن گرفت😭😭😭فرمود: بابا کاش کور میشدم اما سر بریده تو نمیدیدم، بابا دخترِ بی بابا به کی پناه ببره تا بزرگ بشه، بابا کی رگهای گلوتو برید، کی منو در کودکی یتیم کرد، آاااخ آنقدر با این سرِ بریده درد و دل کرد آاااخ آنقدر ناله کرد روضه خوانِ خرابه که همه ی زنها و بچه ها باهاش ناله میکردن یاحسین یا حسین😭😭😭یه مرتبه دیدن دیگه صدای روضه خوانِ خرابه خاموش شد، عمه ی سادات اومد آاااخ رقیه خوابش برده یه عده گفتن رقیه خوابش برده بسکه خسته بوده، وقتی بی بی زینب اومد دست گذاشت رو شونش عزیزه دلم بسه عمه جان اومدن سر بریده رو ببرن، اما دیدن سرِ بریده یه طرف رها شد رقیه یه طرف، میگن اینجا صدای ناله ی اما سجاد بلند شد، آی عمه جان خواهرم کُشته شد، ای واااااای رقیه😭😭😭 عزیزُم وُ مزنید رقینه آولا تقصیری نداره وُ نه بِرار و نه بووِه سایه سری نداره عزیزُم وُ بچونه شامِ بینُم همه بووِه دارِن وُ بِریدِن سرِ بووِه مُنه پیشُم میارِن عزیزُم وُسَرِ بووَم‌ بِرابرُم آولا چه طور بِنارُم وُ بینُمش غرقِ به خین دِلِشَ ندارُم عزیزُم وُدخترونِ بووِه دار(نازشون گرونه)۲ وُ دختری که بی بووَس(معنی شعره دونه)۲ عزیزُم وُمو چطور ساکت کُنُم ناله ایی یتیمهَ مو چطور نشون دُهُم سرِ پُر اَخینهَ عزیزُم کی بُرید سرته بووه نازنینُم مو چطور طاقت بَرُم که تونه بینُم عزیزُم‌ وُشیعیون کمک کنید ولاسَردارِ سَرُم رفت وُ چه سردار سری گنج و گوهرُم رفت