قسمت اول 👇 ▪️آقا سلام ، ای که به دردم دوا تویی ▪️بی آشنا تویی و به دل آشنا تویی ▪️پا تا به سر بلا من و دفع بلا تویی ▪️بر این دل گناه گرفته ،صفا تویی ▪️دست مرا بگیر در این عمر پر گناه ▪️یا صاحب الزمان به تو آورده ام پناه ▪️بی تو صفا میانِ دلِ روزگار نیست چندساله اینجوری شدی دیگه اون نشاطه نیست اون خوشحالیه نیست هرچی به ظهور نزدیکتر میشیم این حالت داره بیشتره دلبستگی ها ، تعلقات قیچی میشه ، تازه می فهمی که اون بهاره حقیقی دلها که باید بهش دل می بستیم کیه ▪️بی تو صفا میانِ دلِ روزگار نیست ▪️بی تو میان سینه ی عالم قرار نیست ▪️بی تو به چهار فصل خدا هم، بهار نیست ▪️جز تو کسی برای دل شیعه ، یار نیست ▪️ما را ببر ز روی زمین تا به آسمان ▪️عَجّلْ عَلیٰ ظُهُورِکَ یٰا صٰاحِبَ الزَّمٰان همه بگند ▪️عَجّلْ عَلیٰ ظُهُورِکَ یٰا صٰاحِبَ الزَّمٰان ..... ▪️عالم فدای سینه ی در تاب و در تبت ▪️ای کاش نام بشود ذکر ، بر لبت ▪️ما غافلیم از تو و از ذکر یا ربت ▪️تقصیر ماست خیمه نشینی هر شبت ▪️دنیای ما کجا و کجا رنگ و بوی تو ▪️یک گوشه چشم تا که بیایم به سوی تو میدونم ازم گلایه مندی همونطور اکه از علی بن مهزیار گلایه مند شدی همینکه گلایه کرد ، آقاجان، بیست سفر حَجِّ دارم میام چرا سفر آخر ، سراغم فرستادی؟! فرمود : کُنّٰا نَتَوَقَعُکَ لَیلاً و نَهٰاراً تو شبانه روز منتظر ماهستی ما دیر کردیم آقاجان ▪️امشب دلم به لطف شما با صفا شده به خدا اینجوریه ها اونایی که حتی تعبدی هم نمی خواهند قبول کنند ، تجربه کنند وقتی با حضرت حرف می زنی نمازش رو میخونی دعاهاش رو میخونی توسل میکنی ولو برای چند دقیقه ، حواست رو از دیگران پرت میکنی و به حضرت جمع می کنی ، دلت با صفا میشه مخصوصا سحر اونم سحر شب جمعه او صاحب العصر و الزمانه دلت به این صاحب عالم وقتی متوجه بشه، آقا هم دلش متوجه تو میشه ▪️امشب دلم به لطف شما با صفا شده ▪️ویرانه ی دلم پر نور خدا شده ▪️لطف کریم شامل حال گدا شده ▪️این سینه زائر حرم سامرا شده ▪️بیراهه رفته ام ، تو مرا رو براه کن ▪️امشب به حُرمت پدرت یک نگاه کن ▪️ای آنکه دل ز جهانی بریده ای ▪️بار غم گناه خلائق کشیده ای ▪️تو یادگار فاطمه ی قد خمیده ای ▪️شب های جمعه زائر رأس بریده ای ▪️با آه تو شراره ی غم کنج سینه است ▪️در قتلگاه سوز صدای سکینه است ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️