من که بازوی خدایم کمرم می‌شکند بی‌تـو یا فاطمه رکن دگرم می‌شکند ای همه هست علی مرو از دست علی **** اول ایـن سنگ‌دلان دسـت علی را بستند دست من بسته شد و دست تو را بشکستند ای همه هست علی مرو از دست علی **** بعد تو ای شده کاشانۀ من سنگر تو کی حمایت کند از شوهر بی‌یاور تو؟ ای همه هست علی مرو از دست علی **** تو که یک عمر فقط دور و برم گردیدی جان گرفتی سر دست و سپرم گردیدی ای همه هست علی مرو از دست علی تو زدی نالـه و مـن حبس شـده فریـادم کاش ای فاطمه جان جای تو جان می‌دادم ای همه هست علی مرو از دست علی **** تو در خانه زدی ناله و من سوخت دلم تا قیـامت بـه خـدا از حسنینت خجلم ای همه هست علی مرو از دست علی **** کاش آن لحظه که بازوی تو را بشکستند عوض بـازوی مـن چشم مرا می‌بستند ای همه هست علی مرو از دست علی شاعر : حاج غلامرضا سازگار