واحد حضرت مسلم(علیه السلام)
🏴🏴🏴🏴🏴
لبم خونین دو چشمم پُر ستاره
دو دستم بسته در دارالاماره
الا ای شاه تشنه جان زهـرا
ز مکه بـر سفیرت کن نظاره
به لب دارم نـوای تو
دلم خون شد برای تو
شده مسلم فـدای تو
میا کوفه که اینجا وادی جنگ است
میا کوفه که دامن ها پُر از سنگ است
آه واویلا واویلا واویلا(2)
چـه گـویم از شب خونبار کوفه
پناه مـن شده دیوار کوفه
همه صحبت ز خون است و ز نیزه
امان از کوچه و بازار کوفه
تمـام کـوفـه نیرنگ است
همه صحبت ها از جنگ است
جماعت اینجا صد رنگ است
اگر آیی میاور اصغـر خود را
میاور آن سه ساله دختر خود را
آه واویلا واویلا واویلا(2)
امـان از کوفه و مهمانی تو
من و این کوچه ها و هانی تو
رسیده عید قربان ای حسین جان
شـدم من اولین قـربانی تو
ز بـام دارالامـاره
بگویم بـا لب پـاره
شده بسته راه چاره
دو دستم بسته اما غرق احساسم
خدا داند به فکر دست عباسم
آه واویلا واویلا واویلا(2)
🏴🏴🏴🏴🏴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)