هدایت شده از روشنا
🔺فاجعه در عالم هنر؛ از آغداشلو تا ساسی مانکن ✍️شهاب اسفندیاری ▫️‏این «ایده» که هنرمند باید «مطلقاً» آزاد باشد تا فارغ از «هر» محدودیتی به «آفرینش» هنری پرداخته و «خود»اش را بیان کند، سال‌ها است در فضاهای هنری و روشنفکری ما پمپاژ می‌شود. اساساً هرگونه «مسئولیت» برای هنرمند نفی و حتی تمسخر می‌شود. این «ایده» از کجا آمده؟ ▫️‏فجایع و رسوایی‌های اخیر، که البته هنرمند و روزنامه‌نگار و منتقد و مترجم را هم در بر می‌گیرد، بیش از آنکه ما را به لزوم نظارت نهادی، رگولاتوری سازمانی و اخلاق حرفه‌ای رهنمون کند، باید لزوم شالوده‌شکنی افسانه‌ی «هنرمند آزاد» را یادآور شود‌. آیا هنر اساساً می‌تواند «آزاد» باشد؟ ▫️‏ویکتوریا الکساندر در کتاب «جامعه‌شناسی هنرها» با تکمیل نظریه «الماس فرهنگی» وندی گریزوولد و تأکید بر اهمیت «نظام توزیع»، در فرآیند تولید و مصرف هنر، افسانه «هنرمند آزاد» را شالوده‌شکنی کرده‌ و نشان می‌دهد که چگونه «دروازه‌بانان» تعیین می‌کنند چه چیزی «هنر» بشود یا نشود. ▫️‏از سوی دیگر کار هنرمند مقید و مشروط به شرایط خود او هم هست. هم از نگاه دینی و هم در نظریه‌های روان‌شناسی و زبان‌شناسی، انسان‌ به درجاتی در اسارت «نفس»، «روان» و «زبان» خود است. مرغ خیال در آسمان روح و روان امکان پرواز دارد. گفتمان هر انسان مقید به چارچوب‌های زبان است. ▫️شهید سید مرتضی آوینی در مقاله‌ی تفصیلی «منشور تجدید عهد هنر» با تحلیل و تبیینی بسیار عمیق و دقیق برخی تصورات رایج در باب «هنرمند آزاد» و «تخیل آزاد» را مورد نقد قرار داده است. او نشان می‌دهد که محل بحث اصلا میان «هنر متعهد» و «هنر غیر متعهد» نیست، چون هیچ هنری غیرمتعهد نیست. ▫️مسئله این است که هنر و هنرمند به چه چیزی متعهد است. همان مغالطه‌ای که درباره «ایدئولوژی» به کار رفت و برخی اندیشه خود را «غیر ایدئولوژیک» وانمودند تا رقیب را با چماق «ایدئولوژی» بکوبند، در مورد «هنر متعهد» هم رخ داد. یک بازی زبانی رندانه و البته سیاسی. ▫️‏گویا این که صرفاً هنر متعهد به دین، ارزش‌ها و آرمان‌ها «هنر متعهد» است، اما هنر متعهد به پول و سرمایه‌داری، هنر متعهد به شهوت و لذت، و یا هنر متعهد به سایر مکاتب و گرایش‌های فکری و سیاسی «هنر آزاد» است. هنر «غیر متعهد» است. به تعبیر آوینی اساساً انسان را از «تعهد» گریزی نیست. 🌓 روشنا 🆔 https://eitaa.com/roshana_ir 🆔 https://rubika.ir/roshana_ir