هوالجمیل چند سال قبل و طی در دو دوره، یکبار قبل از ظهور نرم افزارهای پیامرسان و یکبار در ابتدای آن دوران، مدتی به ارسال احادیث اخلاقی برای تعدادی از دوستان مشغول بودم. این روند برای خودم قابل استفاده بود و احساس این را داشتم که همین تعهد به ارسال مطالب، سبب تفکر و دقت بیشتری برای خودم می شود؛ از سویی دوستان نیز علاقمند و پیگیر بودند و حتی برخی از تغییراتی در منش و رفتار خود خبر می دادند. همین فضا سبب می شد همیشه علاقه خاطری به شروع سه-باره چنین حرکتی داشته باشم. اکنون و بعد از سالیانی از حرکت پیامرسان ها احساس می کنم مخاطبان بیشتر از گذشته گزینشی و با انتخاب دریافت و برداشت می کنند و شاید پست های مداوم و هر روزه خیلی مورد علاقه نباشد؛ کما اینکه خودم توانائی زمانی برای این کار را ندارم. در مجموع تصمیم دارم از این بعد به صورت گاه گاه مطالبی در حوزه دین و فرهنگ را ارسال کنم و امید دارم از این عمل و از بازخوردهای نظرات دوستان بنده بیشترین بهره را ببرم. . . . پیشتر و اواخر دهه هفتاد سیر اندیشه و علایقم به جایی رسید که با چیزی که از مرحوم آموختم، بزرگترین وظیفه دینی را وظایف اجتماعی دانستم و در پی همین هدف از ابتدای دهه هشتاد راهی حوزه علمیه قم شدم؛ سالیانی به صورت متفرقه و نیم بند درس حوزه خواندم و بعدها رشته علوم قرآن و حدیث را در دانشگاه ادامه دادم. در طول این سالیان همیشه دغدغه فعالیتی فرهنگی را داشتم و فعالیتم در انجمن خوشنویسان قم و بعدها مدرسه کتابت و مدرسه اسلامی هنر هم دقیقا بر همین مبنا بود. در طول چند سال اخیر فرهنگ، مناسبات فرهنگی، نهادهای فرهنگی و کار فرهنگی معیار، بیشترین اشتغالات ذهنی ام بوده است؛ از مدتها قبل نیز بر روی یک طرح کلی فرهنگی برای نظامند کردن تمامی فعالیت های فرهنگی کار می کنم. چندی قبل در جلسه ای به رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور گفتم: بدون اغراق شاید صدها بار در روز واژه فرهنگ در ذهنم تداعی می شود و با اینکه می توانم در زمینه بسیار حرف بزنم و مطلب بنویسم، اما وقتی به گوناگونی و پیچیدگی مسائل فرهنگی فکر می کنم، احساس می کنم هیچ نمی دانم و واقعا هم هیچ نمیدانم؛ فقط پرسش های زیادی دارم. آنچه از این پس گاه به گاه ارسال می کنم ناظر به همین دغدغه هاست. احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat