عزیز غزه!
به دستان کوتاهم نگاه نکن
قلب پرحرارتم مملو از تو و شهر توست
چشمان تنگ و تارم دنبال کننده ی روایت دردناک زخمی شدن دوستانت و ذهن ناتوانم سرشار از خیال دردکشیدن های شما شده
من روحم را همسفر شما کردم
تا به خاک و خون کشیده شدن لباس عروسکی و صورتی دخترک شش ساله ای که چند ماهی ست شانه موهای فرفری و قهوه ای اش را زیر آوار خانه ی شان در دستان بدن بی جان مادر جا گذاشته
یا از اشک هایی که بر چهره ی مرد یک خانه نشست ، همان کسی که روزگاری غرور برجانش داشت!
همه چیز را کنارتان تجربه کردم
و من نور می بینم و جمال
ما به فردا می رسیم ..به روزی که دست در دست هم روی قله می ایستیم و به پرتوهای نور خورشید اجازه می دهیم تا با گرمای وجودش نوازشگر صورت های خسته مان شود
ما به فردا ، به روزهای نزدیک شادی می رسیم!❤️🩹
Edit By :
@EHSANYASINTALIA
––––––
📆1403/02/09
@EhsanYasin