🍃🌷
#حکایات_شیرین
📜 رسوایی
امام جعفر صادق علیه السّلام حکایت فرماید : روزی در مراسم حجّ و طواف کعبه الهی ، زنی چون دیگر مسلمان ها مشغول طواف کردن بود ، در حالتی که دستش از آستین عبایش بیرون و نمایان بود ، که ناگاه مرد بوالهوسی - که او نیز مشغول طواف کعبه الهی بود - چشمش به آن زن افتاد و دید که دستش نمایان است ، نزدیک او آمد و دست خود را بر روی مُچ دست زن کشید . در این لحظه به قدرت خداوند متعال دست مرد - هوس باز - به دست آن زن - بی مبالات - چسبیده شد؛ و هر چه تلاش کردند نتوانستند دست خود را از یکدیگر جدا سازند . افرادی که در حال طواف بودند ، اطراف این زن و مرد جمع شدند و هرکس به نوعی فعالیّت کرد تا شاید دست های این دو نفر را از یکدیگر جدا کنند ، ولی سودی نبخشید؛ و در اثر ازدحام جمعّت ، طواف قطع گردید . و بعد از آن که ناامید گشتند ، فقها و قضات آمدند و هر یک به شکلی نظریّه ای صادر کرد : بعضی گفتند : باید دست زن قطع شود؛ چون دستش را ظاهر گردانیده و سبب فساد و گناه شده است . و برخی گفتند : بلکه مرد مقصّر است ؛ و باید دست او قطع گردد .
و چون بین آن ها اختلاف نظر پیدا شد و نتوانستند این مشکل را حلّ نمایند ، به ناچار در جستجوی اهل بیت و فرزندان رسول خدا صلوات اللّه علیهم اجمعین بر آمدند؛ و سؤ ال کردند که کدام یک از ایشان در مراسم حجّ مشارکت کرده است ؟ گفته شد : حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام شب گذشته وارد مکّه شده است ؛ و تنها او می تواند مشکل گشا باشد ، پس شخصی را فرستادند تا امام حسین علیه السّلام را در آن جمع بیاورد . وقتی حضرت ابا عبداللّه علیه السّلام در آن جمع حضور یافت ، امیر مکّه خطاب به حضرت کرد و گفت : یابن رسول اللّه ! نظریّه شما درباره این مرد و زن - تبه کار - چیست ؟ حضرت رو ، به جانب کعبه الهی نمود و دست های خود را به سمت آسمان بلند کرد و دعائی را زمزمه نمود؛ و چون دعای حضرت خاتمه یافت دست مرد از زن جدا شد .
امیر مکّه پرسید : اکنون آن ها را چگونه مجازات کنیم ؟ امام حسین علیه السّلام فرمود : دیگر مجازاتی بر آن ها نیست ، (زیرا خداوند توانا آن ها را مجازات نمود) .
فقط خدا نخواد که گناهانمون برا همه نمایان بشه
یا ستار العیوب😔
بخشودگی اهل گنه در صف محشر
وابسته به یک گردش چشمان
#حسین است
👇
💖
@eightparadise