🍃🌷 ﷽ 🌸 سحر بیستم و یکم ✍ فقط ... چند ضیافت دیگر،تا جمع شدن خوان رحمتت باقی مانده است. و من هنوز، جامانده ترین مسافر پرواز رمضانم! 🕊ناله های الغوث الغوث مرا شنیده ای ... و اگر اذن تو یاریم کنــد،باز هم خواهی شنید. 🕊من از "خودم"،عجیــب به تنگ آمده ام، که اینگونه دستانم را،مضطرانه بالا گرفته ام. آنقدر،منيت هايم،زمین گیرم کرده اند، که صد بار فریاد الغوث الغوث سر داده ام. 🕊من آتشـ🔥ــی به سوزانندگی خودم، سراغ ندارم؛خداهر الغوث من،استغاثه به فریاد رسی است،که تنها قدرت رها کننده من، از حصار منيت هایم است. 🕊باز هم می آیم دلبرم. و تو را به "خودت" قسم می دهم؛ تا مرا از"خودم"برهانی. بِــکَ یا اللّـه ... آیا مرا در زمره آزاد شدگان از نفسم، قرار می دهی؟ 🕊می ترسم از چشمانی که گناه، خشکشان کرده است! 🕊می ترسم از دستانی که غرور ... فقر را،از لابلاي سرانگشتانش،دزدیده است! می ترسم از قلبی که نجاسات نَفْسَم، بال پروازش را شکسته است. 🕊به فریاد دلم برس ... من جز تو،فریادرسی سراغ ندارم. نام محبوب ترین بندگانت را پیشکش کرده ام، شاید به اعتبار هیبتشان،مرا نیز، به پروازی بلند،مفتخر کنی! 🕊ترس دلم را بریز ... همیشه مرا به هر بهانه ای بخشیده ای! من سالهاست که جز بخشــش، خاطره ای از تو،به یادم ندارم 🕊دستانم را بالا گرفته ام، مرا از میان لجن زار منيت هايم، بیرون می کشی؟ 👇 🏴https://eitaa.com/eightparadise