🍃🌷 ﷽ پیک پیری ز سری، موی سپیدی روئید خنده‌ها کرد بر او موی سیاه 🍂 که چرا در صف ما بنشستی تو ز یک راهی و ما از یک راه 🍃 گفت من با تو عبث ننشستم بنشاندند مرا خواه نخواه 🍂 گه روئیدن من بود امروز گل تقدیر نروید بیگاه 🍃 رهرو راه قضا و قدرم راهم این بود، نبودم گمراه 🍂 قاصد پیریم، از دیدن من این یکی گفت دریغ، آن یک آه 🍃 خرمن هستی خود کرد درو هر که بر خوشهٔ من کرد نگاه 🍂 سپهی بود جوانی که شکست پیری امروز برانگیخت سپاه 🍃 رست چون موی سیه، موی سپید چه خبر داشت که دارند اکراه 🍂 رنگ بالای سیه بسیار است نیستی از خم تقدیر آگاه 🍃 گه سیه رنگ کند، گاه سفید رنگرز اوست، مرا چیست گناه 🍂 چو تو، یکروز سیه بودم وخوش سیهی گشت سپیدی ناگاه 🍃 تو هم ایدوست چو من خواهی شد باش یکروز بر این قصه گواه 🍂 هر چه دانی، بمن امروز بخند تا که چون من کندت هفته و ماه 🍃 از سپید و سیه و زشت و نکو هر چه هستیم، تباهیم تباه 🍂 قصه خویش دراز از چه کنیم وقت بیگه شد و فرصت کوتاه ✍ پروین اعتصامی 👇 💖 @eightparadise