🇮🇷🕊
روضهخوان میخواند «غریب گیر آوردنت» و حاضران ناله میزنند؛ اما این بار برای شهدای مدافع امنیتی که علیاکبرهای زمانه خویش شدند و روضه مجسم گودال قتلگاه.
شهید «حمید پورنوروز» یک بسیجی بود که درآمد خودش را از طریق کارگری و جوشکاری به دست میآورد اما مشکلات و گرفتاریهای زندگی، او را از زندگی واقعی غافل نکرده بود؛ لذا هرجا که مشکلی پدید میآمد، او برای حل آن مشکل پای کار بود.
در صحنههایی مانند درگیری با گروه تروریستی پژاک در شمال غرب کشور، حضور در بیمارستانها در زمان کرونا و کمک به کادر درمان، حضور در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و دفاع از ناموس شیعه حضور داشت.
ظهر روز شهادتش، قبل از رفتن به خیابانهای شهر به دوستانش گفته بود «به روضهخوان بگویید برای ما چند خطی روضه بخواند.» انگار میدانست خبرهایی در راه است!
۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱ دقیقاً ۲ روز بعد از عروسی دخترش، آشوبگران برای تجمع، فراخوانها داده بودند و مدافعان امنیت مردم هم در مقرّ نشسته و آمادهباش بودند تا اینکه یکی از آنها به شوخی گفته بود: «امشب شب شهادت است یکی از ما شهید میشود.» آقا حمید در حال چای ریختن برای دوستانش بود؛ همان شخص رو به حمید گفته بود: «امشب نور بالا میزنیها! امشب شب توست!» همه خندیده بودند چون کسی انتظار نداشت حمید به این زودی آنها را ترک کند و به درجه رفیع شهادت برسد و آنشب واقعاً شب او باشد.
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_حمید_پورنوروز
#شهدای_مدافع_امنیت
#شهدای_اغتشاشات
🆔
https://zil.ink/30rooz30shahid