دختر کوچولو به مهمان گفت : " میخوای عروسکامو بیارم ببینی ؟! " مهمان با مهربانی جواب داد: بله ... حتما .... دخترک دوید و همه ی عروسک ها را آورد .... بعضی از اونا واقعا با نمک بودن ... ولی در بین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه هم بود مهمان از دخترک پرسید: کدومشونو بیشتر از همه دوست داری ... ؟! و پیش خودش فکر کرد حتما اونی که از همه قشنگ تره ...!!!! اما خیلی تعجب کرد وقتی دید دخترک به عروسک تکه پاره ای ک یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت : " اینو " مهمان با کنجکاوی پرسید: اینکه زیاد خوشکل نیست ؟!! دخترک جواب داد: " آخه اگه منم دوستش نداشته باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه .... اونوقت دلش می شکنه !! " مهربونی یعنی این … زندگی فردا نيست، زندگی امروز است، زندگی قصه عشق است و اميد، صحنه ی غمها نيست. به چه می انديشی؟ نگرانی بیجاست، عشق اينجا و تو اینجا و خدا هم اينجاست، پای در راه گذار، راهها منتظرند، تا تو هر جا كه بخواهی برسی، پس رها باش و رها، تا نماند قفسی. 🍃━━━💠🌸💠━━━🍃 « @eitaagarde » 🍃━━━💠🌸💠━━━🍃