🔸بازی بزرگان در عالم مجازی
🔹 آیا فعالیت برخی بزرگان در شبکههای اجتماعی خارجی قابل توجیه است؟
🔹 پاسخ استفتاء از حضرت آقا، به عنوان ولیفقیه و به عنوان یک مرجع تقلید، میتواند فضا را کمی شفاف کند.
ایشان برای جواز استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی، چهار شرط قرار دادهاند:
۱. مفسده نداشتهباشد
۲. خوف ارتکاب گناه نباشد
۳. خلاف مقررات نظام نباشد
۴. موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین نشود
اگر بخواهیم به چند مصداق رایج درباره این استفتاء بپردازیم، باید بگوییم:
🔹 اولا بر اساس شرط سوم، به نظر میرسد فعالیت در پلتفرمهای توئیتر و تلگرام، با توجه به فیلتر بودن آنها و ضرورت استفاده از فیلترشکن، خلاف شرع است.
🔹 ثانیا به نظر میرسد فعالیت در واتساپ، اینستاگرام و فیسبوک که متعلق به زاکربرگ صهیونیست، و موجب تقویت دشمنان نشاندار اسلام و انقلاب است، جایز نباشد.
در مورد مسئله اخیر دو نکته قابل ذکر است:
🔹 اول اینکه برای اثبات دشمنی زاکربرگ با اسلام، شواهد زیادی وجود دارد، که یکی از آنها، انتخاب زاکربرگ توسط نشریه جروزالم پست، به عنوان تاثیرگذارترین شخصیت صهیونیست جهان است.
همچنین ویدیوهای بسیاری از هماهنگی زاکربرگ با دولت آمریکا برای فشار بر ایران وجود دارد.
علاوه بر اینها عملکرد این شبکه در ترویج فساد، و حذف نمادهای مقاومت، و جنگ علنی با باورهای اسلامی، بر همگان روشن است.
🔹 و دوم اینکه با افزایش کاربران فعال اینستاگرام و فیسبوک، سرمایه زاکربرگ در چند سال اخیر چند برابر شدهاست. این یعنی فعالیت در این شبکهها، باعث تقویت مالک آن میشود.
🔹 به مسئله استفتاء، تاکید مستمر و مجدانه حضرت آقا بر استفاده از کالاهای ایرانی در مقابل مشابه خارجی شان را هم اضافه کنید.
🔹 اما در مورد استفاده برخی از شخصیتهای مذهبی یا سیاسی از این شبکهها باید به موارد زیر توجه کرد:
۱. هر کسی پاسخگوی اعمال خویش است. باید از خود این بزرگواران علت این فعالیت را جویا شد.
۲. حضرت آقا، به عنوان مجتهد و ولیفقیه، میتوانند به تشخیص خود به مجموعهای که با عنوان ایشان فعالیت میکنند، اذن حضور در این فضاها را دادهباشند. که البته این حضور شاید با توجه به وجهه بینالمللی و مرجعیت جهانی ایشان، و همچنین جایگاه پدرانه ایشان برای تمام اقشار جامعه، تا حدی قابل درک باشد.
🔹 اما مجموعا باید گفت که این رفتار سایت منتسب به حضرت آقا هر دلیلی داشتهباشد یا نداشتهباشد، تکلیف ما به عنوان عموم جامعه، با تامل در استفتاء گفته شده، مشخص میشود.
🔹 گذشته از این مباحث، باید بپذیریم که متاسفانه در چند سال گذشته، مواجهه قشر مذهبی با مظاهر تکنولوژی، خصوصاً مظاهر رسانهای تکنولوژی، از جنس انفعال بودهاست.
برای مثال:
🔹 شاید به یاد داشتهباشد که فیسبوک اولین شبکه اجتماعی مجازی بود که در ایران کاربران زیادی پیدا کرد. در آن سالها بدنه اصلی قشر فعال مذهبی، حضور مخاطبان در این فضا را توجیهی برای ورود به آن معرفی کردند و به آن هجوم آوردند، اما بعد از چندی، صحبت از ماهیت صهیونیستی مالک آن، سر زبانها افتاد و بخش بزرگی از این جمعیت مذهبی، به شبکههای دیگر کوچ کردند.
این مسئله نشان میدهد که این جمعیت عظیم فعال مذهبی، در انتخاب و استفاده از این پلتفرم، ابتداییترین اطلاعات، یعنی ماهیت مالک آن را بررسی نکردهبودند.
چه برسد به در نظر گرفتن ظرایف و پیچیدگیهای شبکههای اجتماعی.
همین جمعیت، در طول چندسال بعد از آن، چند بار بین شبکههای اجتماعی مختلف جابجا شدند، و امروز اغلب همانهایی که روزی به خاطر ماهیت صهیونیستی مالک فیسبوک، آنرا ترک کردند، در اینستاگرام و واتساپ فعالیت میکنند.
جالب است که توجیه اغلب آنها برای فعالیت در این فضاها، حضور مخاطبانشان در آنجاست.
یعنی همان توجیهی که دیروز بیاعتبار شد، امروز معتبر شدهاست.
این نشان میدهد که
🔹 عمده فعالیتهای فرهنگی در این شبکهها (حتی با منطق خود این افراد) فاقد توجیه منطقی، و برخاسته از یک احساس تکلیف بدون در نظرگرفتن همه جوانب است و در قشر فعال مذهبی، ثبات منطقی و خواستگاه فکری محکمی برای تصمیمگیری در مواجهه با مسائل فرهنگی مستحدثه وجود ندارد.
مثالهای از این دست بسیار است.
🔹 به عنوان یک نمونه دیگر میتوانید عکسالعمل برخی از بزرگان حوزه در ابتدای مطرح شدن بحث پیامک تصویری در کشور را مقایسه کنید با سکوت همین بزرگواران در قبال ورود شبکههای صددرصد صهیونیستی و با قابلیتهای بسیار بالاتر از پیامک تصویری و البته بدون هیچگونه کنترل حکومتی بر آنها.
🔹 این یک واقعیت است که امروز علیرغم وجود پرتعداد شخصیتهای موجه و تحلیلهای هوشمندانه سیاسی در کشور، در حوزه مسائل فرهنگی با کمبود بسیار جدی تحلیل و نگاه همهجانبه مواجهیم.
رزمندگان جهادتبیین حزبالله
.