«شماره ده» و راز اردوگاه اسرای ایرانی
دوربین میان دود و آتش میچرخد، و شنیده نشدن صدای تیر و خمپاره، و دیدن مجید صالحی در میان زخمیهایی که سوار بر ماشینی عراقی به مقصدی نامعلوم میروند، نتیجهی حملهی اخیر را نمایش میدهد.
شخصیت ساکت و نگاه مصممِ تنها چهرهی آشنای لحظات ابتدایی فیلم و تلاشهای بیوقفهی او برای فرار، شروعی متفاوت را رقم میزند. او کیست که از همان ابتدا سعی به فرار کردن دارد؟ آیا فرماندهایست که میخواهد اطلاعات گروهان خود را لو ندهد، یا سربازیست که به زور به جبهه آمده و از اسیر شدن میترسد؟
ادامه یادداشت 🔰🔰