حاشیه‌نگاری دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب (قسمت ششم) «صلوات بفرست!» حاج به جمع بانوان حاضر در جلسه اشاره می‌کند و به نیابت از تمام زنان این سرزمین به آن‌ها روز زن را تبریک می‌گوید... و سپس اشاره به حضور مداحانی از لبنان، عراق و بحرین می‌کند و با زبان عربی نفر بعدی را معرفی و دعوت می‌کند: من العراق الحبیب، من النجف الاشرف... ... در همین حین جزوه‌ای در دست آقا ورق می‌خورد، احتمالاً متن اشعاری است که خوانده می‌شود... از مداحان خوب عراقی است که شنیدم مدتی است ساکن مشهد شده؛ پارسال که شیخ اجرا کرد، اتفاق خوبی بود که بازتاب مضاعف این دیدار در رسانه‌های جهان اسلام را در پی داشت، همین بازتاب رسانه‌ای کافی بود تا تصمیم‌سازان دیدار را مجاب نماید تا این خط را دنبال کنند... هرچند امسال ، از مداحان عرب‌زبان آبادان، در جلسات انتخاب و گزینش اجرای بسیار خوبی داشت، اما اصالت عراقی قحطان و شهرت او در جهان عرب، به‌ویژه کشور عراق، باعث شد تا او برای این دیدار انتخاب و دعوت شود... ✳️✳️✳️ با خطبه‌ای عربی شروع کرد و با خطاب‌کردن آقا، تحسین و تأیید جمعیت را دریافت کرد...، خطاب به حضرت زهراء(س) آغاز کرد: أیا فاطمَ الطهرِ مُدّی یدیک فکلُّ الحیارى ظمایا إلیک فأنتِ لدینا و نحنُ لدیک و ربُّ السماوات صلّى علیک ... و فاطمة حقیقة کلّ نعمه أنا النقصُ الذی هي من أتمّه و فاطمة هواءٌ بین صدري لها فضلٌ عليَّ بکلِّ نسمه و فاطمة نهایة کلِّ حزن و فاطمة بدایة کلِّ بسمه و فاطمة نشیدةٌ کلِّ یوم و بینَ حروفها ترتاحُ نغمه و فاطمة تشاطرني صباحی و تمحو عن عیوني کل عُتمه ... در ادامه اشاره کرد که می‌خواهد شعری را باللهجة الشعبیة العراقي بخواند: تبعتک ما اعرفک وین وجهاک صحت من تطفة نار الشوک وجهاک متى اتکحل اعیوني ابشوف وجهاک ابحلک حوت او الک مدیت ادیه لغیرک ساعة بالساعة و لک عام علیک اني افتحت عیني و لک عام الک عمه انسبت بالطف و لک عام الک رایة ترک بالغاضریه ... شعری که با لهجه محلی خواند، نغمه و حس خاصی داشت، سبک متفاوت و اجرای مسلط مورد توجه جمع و عنایت آقا قرار می‌گیرد... اشاره می‌کند که اشعار اجراشده توسط از ، و بود... در همین حین حاج هم وارد حسینیه شد، از همان اتاق کوچک گوشه سمت راست، مقابل جمعیت که عوامل برنامه آن‌جا مستقر بودند. یک کلاه خز بزرگ به سر دارد، از همین کلاه‌هایی که در بازار معروف است به کلاه روسی! همراه با یک جلیقه زمستانی مشکی. ✳️✳️✳️ حاج با شعری تضمین‌شده از در وصف امام رئوف(ع) به استقبال مهمان بعدی از مشهد می‌رود: با این مصرع شروع می‌کند: شمع حرمت نور دل صاعقه باشد... و وقتی به این بیت می‌رسد که: دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته‌است گنه‌کار نیاید یکی از میانه جلسه با صدای بلند فریاد می‌زند: «صلوات بفرست!» ادامه دارد... ✅ @elalhabib_ir